٢ ثور (اردیبهشت) ١٣٩٠
مدتهاست کـه متوجه مـیشوم رسانـه ها ، کاریابی فردا بروجرد چرا زبان انگلیسی زبان بین المللی هست نویسنده گان ، شاعران و قلم بدستان ما کـه خود را نخبه های زبان دری و نویسنده ها و سخن سرایـان دری قلمداد مـیکنند چیز های مـینویسند کـه با زبان اصیل مادری من کـه دری است فرق دارد فاجعه بار تر این هست کـه درون طول سال هاست این زبان کهن از چندین جانب مورد تهاجم وستم قرارمـیگیرد انـهایی هم کـه درون داخل کشور اند این زبان کهن و تاریخی را زبان دوم مـیدانند و چنان بر جانش چسپیده اند کـه مـیخواهند سرنوشت چندین قرن اش را بـه دست فاجعه بسپارند و درد آور تر از همـه این هست کـه فرزندان اصیل این زبان کهن نادانسته و یـا هم با مدرن پسندی هایشان تاریخ چندین هزار ساله اش را بـه دست بازی گرفته اند و چنان وانمود مـیکنند کـه گویـا زبان دری لهجه هست نـه یک زبان مستقل.
گرچه من زبان شناس نیستم کـه تا نوشته عالمانـه درون باره زبان شناسی بنویسم ولی قرار یـاداشت هایم از دوران کودکی کـه از والدین و بزرگان سخن دان دور وبرم بیـاد دارم و هم قرار برداشت هایم از منابع معتبر و انتشارات کـه درون معرفی زبان فارسی از منابع خارجی خواندم چنین دریـافتم کـه حتی منابع خارجی هم بـه این باور دارند که زبان دری لهجه نـه بلکه زبان فارسی قدیم هست حتی یـاد آور شده اند کـه این زبان درون زمان قبل از اسلام درون همـین سرزمـین کـه امروز افغانستانش مـینامند و قبلا خراسان و ماورالنـهرش مـیگفتند مروج بوده است طبق کـه درون تاریخ مـینویسند زبان دری یـا فارسی امروزی کـه تا قرن چهارم هجری زبان منحصر بـه خراسان و ماورالنـهر و یـا افغانستان کنونی بوده هست این زبان درون آنوقت درون ایران معمول نبود حتی یک شعر هم درون همـین زمان درون زبان فارسی حال دیده نمـیشود کـه بعد ها زبان دری به غرب یـا ایران امروز انتشار کرده است.
اما اينکه چرا عربها بهصورت عام زبان دری را فارسی خواندهاند دليلش اولين روياروئ آنها با قوم فارس بود ه و از سوی ديگر فارسها دارای امپراتوری بزرگ بودند و شـهرت بيشتر داشتند، بدينسان بود کـه عربها همـه آريايیتباران را بـه ملاحظه منطقه پارس پارسيان، فارس و زبان هایشان را فارسی ناميدند. کاریابی فردا بروجرد چرا زبان انگلیسی زبان بین المللی هست پارسی دراصل خودش یک لهجه بوده هست کـه موبدان و علما بـه ان سخن مـیگفتند . کاریابی فردا بروجرد چرا زبان انگلیسی زبان بین المللی هست زبان فارسی 1500 سال قبل زبان رسمـی ایران شد درون حالیکه زبان دری درون قرن چهارم هجری زبان رسمـی مردمان خراسان و بلخ و بدخشان و ماورالنـهر یـا افغانستان کنونی بوده هست . زبان مردم ایران کهن زبان خوزی بازمانده ی زبان عیلامـی یـا ایلامـی بوده هست کـه درون دوران هخا ها و ساسانی ها و داریوش بزرگ به این زبان حرف مـیزدند . ایرانیـان هم بـه این باور کـه کـه خوزستانی ها نگاهدارنده فرهنگ و آیین اصیل ایران کهن اند بعدها بعد از هجوم اعراب بـه فارس مردم محلی هم بـه پيروی از نويسندگان عرب خود را فارس و زبان خود را فارسی مـیخواندند و حتی رسم الخط زبان ها هم تغییر کرد کـه اين اشتباه کـه تا امروز هم همـهجا متداول است
ولی درون این زمان سخنسرایـان دری و انـهایی کـه مـیخواهند خود را بـه زبان فارسی ایرانی نزدیک کنند حتما فراموش نکنند کـه زبان دری درون اصل آفرینشگر زبان فارسی هست و این زبان درون اصل از کنار دریـای آموی امروزی یـا بلخ و بدخشان افغانستان سرچشمـه گرفته است.
برای همـین هست کـه وقتی با انـهایی کـه خود را نخبه گان زبان فارسی مـیدانند همسخن مـیشوم حیران مـیشوم انـها چگونـه بیگانـه سخن مـیگویند گاهی بـه خودم مـیگویم این همـه واژه های جدید را از کجا بـه این زبان پیوند مـیدهند من کـه برخاسته از یک خارزمـین هستم کـه همـه نیـاکانم دری زبان بودند چرا حالا بـه زبان و اصطلاح سخن سرایـان دری نابلدم؟
آن زبان را کـه درزادگاهم بدخشان که مـهد ادیب پروران دری وزادگاه زبان دری هست آموخته بودم چیزی دیگری بود چرا من نمـیدانم کـه اینـها چی مـیگویند؟ واژه های کـه من بـه منظور خارج دیده ها ی کشورم استفاده مـیکنم ان را لهجه بدخشانی مـیدانند درون حالیکه چنین نیست درون لهجه تنـها ادای واژه ها تغییر مـیکند نـه اینکه واژه کاملا تغییر کند . من باور دارم این همان واژه های اصل دری هست کـه درون بدخشان گویش دارد . چرا ما بدخشانی ها از گفتن واژه های چون کشتل ـ یخن و یـا کلوش یـا کفش و یـا هم از کرته یـا پیراهن و یـا هم تاقین یـا کلاه خجالت بکشیم اینـها کـه واژه های اصل دری اند درون بدخشان کوچک را خورد و بزرگ را کلان مـیگویند بـه برادر دادر بـه پول ـ پیسه بـه ثروتمند ـ بای بـه فقیر ـ غریب و یـا کم بغل به سیب زمـینی کچالو و بـه گوجه فرنگی بادنجان رومـی و یـا هم بـه شـهرستان دهکده یـا قشلاق مـیگوییم . چرا ما مانند سابق بـه جاده سرک نمـیگوییم مگر چرا به کودکان خود بچه هایمان بگوییم . دربدخشان بـه پسر بچه مـیگویند.
متاثر کننده تر از این است سخنسرایـان دری کـه که خودشان را هسته گذاران بنیـاد های دفاع از زبان دری مـینامند وقتی بـه سروده هایشان متوجه مـیشوم بسیـاری واژه هایشان درون نظرم نا آشنا مـیـایند . شعر از کاظم کاظمـی را اینجا بخوانید و خود قضاوت کنید.
روحم و روی ابر مـی خوابم
خستهام ، توی قبر مـیخوابم!
توی یک قبر تنک و بن بستم
مثل یک مرده درون خودم هستم
عطر بالش یواش مـیـاید
بوی سیب از صداش مـیـاید
من در زبان دری واژه بنام ( توی ) را نمـیشناسم ما درون زبان دری بـه توی یـا طوی ازدواج را مـیگوییم . ولی چیزی کـه از شعر دریـافتم شاید هدف شاعر داخل یـا بین قبر بوده هست که بعد درون زبان دری بـه این واژه درون مـیگوییم. و یـا هم بـه منظور یواش درون زبان دری آهسته مـیگویند کـه به منظور من و انـهایی کـه ایران نرفته اند یواش واژه نا اشنا هست و حتی درون کتاب ها و اشعار قدیم فارسی هم کمتر از این واژه ها خوانده ام
این کـه درون روی کاغذ هست هر چه هست مـیگذریم ولی ای کاش گوشی نمـیبود کـه این سخنسرایـان بزرگ را درون هنگام سخنرانی نمـیشندیم کـه تا اینقدر رنج نمـیبردیم از مـیـان صد واژه فارسی ایرانی یک واژه دری را هم ذکر نمـیکنند بعضا مـیبینم انی کـه پای شان را چند قدمـی دور تر از مرز کشور گذاشتند واژه های را استفاده مـیکنند که حیران مـیشوم دراوایل فکرمـیکردم. شاید نیـاکان من و یـا والدینم درون آموختن زبان بـه من اشتباه دولی بعد از اینکه بـه ریشـه مساله پی بردم بسیـار متاثر شدم دیدم که .. نـه والدینم همان اصل دری سچه و درست گپ مـیزدند ولی انچه حالا مـیشنوم فقط یک تقلید بیش نیست و اینـها بنام سخنسرایـان دری در حال تاراج زبان اصیل دری اند .
گرچه با مسرت این را مـیدانم شمار زیـادی از ازبک تباران و ترک تباران افغانستان امروز هم خود را سخن سرایـان دری مـیدانند و از برکت این زبان شـهرت و پول یـافتند و بـه جایی رسیدند ولی انـها هم حتما متوجه باشند کـه بـه حال این زبان کهن جفا نکنند اگر مـیخواهند دری بسرایند نباید حا شیـه روی کنند و از دیگران تقلید نمایند .
زبان دری زبان شـهرنشينان بود، ودر دربار با آن سخن مـیگفتند و منسوب بـه درباریـان پادشاهی وقت بوده هست . این زبان لهجه گویش مردمان خراسان و مشرق، زبان مردمان بلخ و بدخشان درون آن بيشتر است.
این لهجه بـه نسبت واژه های ادیبانـه و تشریفاتی اش بیشتر مورد توجه و علاقه درباریـان آن وقت بودو زبان مورد پسند پادشاهان بوده هست و حتی درون آن زمان بـه نسبت خوش خوانی اش پرنده گان خوش آواز را هم بـه نام دری نام نـهاده بودند مانند کبک دری .
در زبان پر باردری بهترین و اصیل ترین واژه های اصیل زبان فارسی را مـیتوان یـافت و حتی بیشترین هایش هم درون کتب عربی استفاده شده هست زبان دری زبان علمـی و ادبی و زبان سرایش شعر و نثر بوده هست آثار بزرگترین شاعران و نویسندگان فارسی بـه همـین زبان نشر شده هست طبق کـه حافظ مـیسراید
ز شعر دلکش حافظی بود آگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند
ولی متاسفانـه درون این اواخر درون رسانـه های فارسی دری زبانان افغانستان دیده مـیشود کـه اکثرا افغانـهای ما زبان دری مادری خود را کـه روزگاریبهترین و شایسته ترین بود فراموش کرده و کوشش مـیکنند اصطلاحات فارسی ایرانی را درون گویش روزمره و حتی درون نوشته های خود استفاده کنند واژه های کـه درون زبان فارسی ایرانی هم جنبه تاریخی ادبی آن بسیـار ضعیف بوده و هیچ بنیـاد تاریخی با زبان فارسی هم ندارد.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها درون بارۀ این نوشتهخاضع
01.11.2018 - 04:14
من هم قبول دارم: کاریابی فردا بروجرد چرا زبان انگلیسی زبان بین المللی هست «زبان "آریـانیِ دری" (نـه دریِ افغانستان) لهجه نیست؛ زبان آفرینشگر فارسی است.» زبانِ "دریِ افغانستان" خود گویشی از زبان "آریـانی دری" است.
فرید
06.10.2018 - 12:54
فکر مـیکنم کـه خانم سلیمـی عزیز آگاهی کافی نسبت بـه سیر تاریخی زبان شیرین فارسی دری ندارند و از همـین رو (توی ) را بهانـه گرفته اند و زبان را محدود درون چنبر محل پیدایش و زیست خود کرده اند درون حالیکه زبان فرا تر از محیط پیدایش و پرورش خود جولان مـیکند و از همـینجاست کـه گویندگان زبان مصطلحات و منفردات فرهنگی و اجتماعی خود را وارد زبان کرده و زبان را بارور مـی را باور مـیسازند خانم سلیمـی از واژه ای یواش کـه ترکی هست عبور کرده اند و بـه واژه ای( توی) کـه فارسی هست توقف کرده اند و اگر ما بـه آثار ادبی چکامـه سرایـان پیشین زبان فارسی نگاهی ژرف و پژوهشگرانـه باندازیم واژه ای تو را بـه کرات درون اشعار آنـها مـیبینیم مانند پزشک کـه سنایی غزنوی درون اشعار ناب خود از آن استفاده کرده هست و همـینگونـه واژه های دیگر کـه امروز درون گویش فارسی دری کار برد ندارند و دلیل آن کاملا روشن هست و همـه مـیدانیم کـه زبان فارسی دری درون افغانستان بـه شدت زیری فشار سیـاست هایی تمامـیت خواهانـه و فاشیستی ای فرمانروایـان یک قوم خاص قرار داشت و هنوز هم دارد و درون جهان زبان های بسیـاری وجود دارند ، درون حالیکه یک زبان واحد استند اما مصطلحات و منفردات خود را دارند مانند زبان انگلیسی کـه درون کشور های گوناگون اصطلاحات خود را دارد بگونـه ای نمونـه درون انگلیس Biscuit مـیگویند درون آمریکا و کانادا cookie و همـینطور صد ها واژه ای دیگر هست کـه درون آمریکا و کانادا کار برد دارد ولی درون انگلیس و آسترالیـا ندارد و بر عبه هر روی بهتر هست زبان و تاریخ زبان را با دقت و بصورت علمـی مطالعه کنیم و بعد نظر بدهیم
حفیظ باغبان
19.09.2018 - 19:44
دوستان، اجازه دهید این گفته را با یک داستان ملا ننصر الدین آغاز کنم:ی از ملا نصرالدین پرسید، "مر کز زمـین کجا است؟" خر ملا بـه پهلویش ایستاده بود. ملا عصای خود را بـه زیر شکم خر خود بـه زمـین زد و گفت، "مرکز زمـین اینحا زیر ناف خرمن است." مخاطب ملا پرسید، "مـیتوانی ثبوت کنی کـه مرکز زمـین زیر ناف خر ئو است؟" ملا جواب داد، "تو مـیتوانی ثبوت کنی کـه مرکز زمـین زیر ناف خر من نیست؟" ملا نصرالدین، درون یک ادعای پا بـه هوا مـیگوید کـه زمـین زیر ناف خر اوست، و مخاطبش از او سند مـیطلبد. ملا سوال را معمـیکند و با یک سوال پا بـه هوا بار ثبوت را بـه دوش مخاطب خود مـی اندازد. مگر خر ملا ناف ندارد کـه مرکز زمـین زیر نافش باشد و اگر ناف هم داشته باشد ادعای ملا محض یک ادعا است. ادعای کـه زبان دری بکجا سرزده و زبان فارسی بکجا یک ادعای بی سند است. مقالۀ داکتر سلیمـی و عالعملها بـه مقا لۀ او هردو مثالهای زنده از چنین ادعاها مـیباشند. نـه داکتر سلیمـی و نـه حامـیـان و مخالفان او بـه انجه مـینویسند مثال و سندی مـیدهند. قبول این ادعاها مثل عقیده بـه غیب است: "آمنت باالله و ملئکته و کتبه و رسله..." قسمـی کـه ما بـه خدا و ملائکه های خدا و رسولان خدا" بدون دیدن آنـها عقیده داریم حتما بـه گفته های داکتر سلیمـی و دیگر شریکان این بحث بدون سند عقیده داشته باشیم و یـا این گفته ها صحت نداردند. بـه کمال احترام بـه همـه حفیظ باغبان
عطاازایران
15.09.2018 - 06:51
سلام برهمگی، بانو سلیمـی، زبان "فارسیِ دری" هم کنون، زبان رسمـی سه کشور تاجیکستان، افغانستان و ایران است، البته با سه گویشِ معیـاریِ تاجیکی، دری و فارسی. صرف نظر از مبدأِ پیدایش آن، این زبان بـه طور یکسان بـه همـهء باشندگانِ این سه کشور تعلق دارد و قدمتِ رواجِ آن درون این سه کشور حداقل، بـه "قریبِ هزار سال" مـیرسد.زبان فارسیِ دری ای کـه درون افغانستان بکارمـیرود، گویشِ دری(=خراسانی) و متعلّق بـه همـهء افغانستانی ها ست نـه لهجه ای از فارسیِ "ایرانِ کنونی".واژه هایی مثل دانشگاه،دانشجو و... بـه منظور افغانستانی ها پیش ازآنکه واژه هایی "فارسی" باشند، واژه های اصیلِ "دَری" اند.بنابراین گویشِ"دَری یـا خراسانی" خود گویشی اصیل از زبانِ یگانـهء "فارسیِ دری" هست کـه درون افغانستان رواج دارد.
سید مجید
25.07.2018 - 19:04
با سلام و احترام . شکی نیست اگر با نگاه کلان بـه ایران و افغانستان نگاه کنیم و آینده نگر باشیم بهتر هست زبانشناسان ایران و افغانستان مشترکا جلسانی ترتیب دهند و با وام گرفتن واژه از دو طرف درون احیـا و تقویت زبان فارسی تلاش کنند. من بـه عنوان ایرانی افغانستان را مثل ایران سرزمـین خودم مـی دانم
دیـار غرب ، غرب ایران
24.07.2018 - 21:02
همـه سنگ زبان نداشته خود را مـی زنند و یـا زبانی کـه دیگر وجود ندارد ، کمـی تلاش کنید لغات عربی رایج درون زبان از بین نرود. یکی معادل سازی مـی کند یکی لغتی از لهجه اش را مـی خواهد. لغات عربی را دریـابید. قلیل بـه معنای کم یـا کثیر بـه معنای زیـاد دیگر استفاده نمـی شود و صدها لغت بیچاره عربی کـه با وجود مروج بودنش درون فارسی دری ، درون حذف قرار گرفته اند. ثقیل ننوشته ام و اگر ثقل قول و کلام دارم عفواً.
کاوه پ کارگر
29.04.2018 - 05:08
نام و خاستگاه این زبان ره حتما موضوع این همـه بگومگو قرار داد نـه این کـه ایـا ان چیزی کـه درون افغانستان ، تاجکستان و یـا ایران گپ زده مـیشود یکیست یـا نـه ...چون واقعیت اینست کـه هر سه همان زبان دری هستند کـه با لهجه های گوناگون گپ زده مـیشوند و خواه مخواه درون هریک از این سه کشور واژه هایی از زبان های پیرامونش درون ان ، نظر بـه عوامل و فاکتور هایی تاریخی ای خاص هریک از این کشور ها ، راه پیدا کرده اند ...به گونـه ای نمونـه افغانستان یـا همان خراسان قدیم درون پهلویی مردمان اریـه محل بود و باش مردمان مغول و ترک مغولی کـه پسانترک درون ان جای بجا شده اند هم بوده هست ...تماس و با هندی های شمالی هم چیزیست کـه درون تاریخ منطقه اشکارا پیداست ...بنا براین از واژه هایی دری درون زبان هندی و یـا از ان درون زبان دری هم کم و بیش بـه چشم مـیخورد ...در مورد پیوند دری با پاسی ای مـیـانـه و باستان بـه این اکتفا مـیشود کـه زبان شناسان و زبان دانان ایرانی ای هم بوده و هم هستند کـه بدان باور نداشته و با هم مسلکان افغانستانیی شان هم نظرند کـه خاستگاه این زبان همان اسیـای مرکزی ، پیرامون رود خانـه ای امو ، مـیباشد .... محمد تقی بهار ، ملک الشعرا، یکی ازین هاست ....
علی مشکات
18.04.2018 - 16:06
با سلام بـه مدیران محترم سایت تعجب مـی کنم از فرهیختگان و ادیبان و اهل آگاهی و استادان و شاعران زبان شیرین فارسی دری کـه اجازه مـی دهند چنین نوشته ی سانتی مانتال و احساسی و بی ریشـه و غیرعلمـی و متاسفانـه صریحا حتما گفت "بی سوادانـه ای" را اجازه ی نشر مـی دهند. این نوشته، آنچنان بی ربط و از سر جهل و تحت تاثیرِ ناخودآگاه( شاید هم آگاهانـه) فاشیست ها و تفرقه افکنانی هست کـه مابین فارسی زبانان اختلاف مـی افکنند کـه اساسا نیـازی بـه نقد علمـی ندارد. چیزی کـه علمـی و از سر دانش تاریخی و ادبی و زبانشناسانـه نیست را چطور مـی شود نقد علمـی کرد. لبخندی بـه منظور نویسنده ی آن کافیست لبخندی از سر دلسوزی بـه منظور جهلش( اگر غرض ورزی نبوده باشد).ی کـه دری را زبانی غیر از فارسی مـی داند یـا کاملا جاهل و بی تقصیر هست یـا غرض ورزی کـه خود را بـه خواب زده است. لذا جای بحث بیشتر ندارد. با تاسف. و باز هم گلایـه از مدیران سایت.
رقیب عتید
14.04.2018 - 14:35
باعرض سلام خیلی عالی اما بحث درون برابر جدای فارسی ودری الحال بیشتر درون افغانستان موج مـیزند مشتی از فاشیست ها دارند درون برابر فرهنگ وزبان ما جدای مـیـا ورند وگرنـه یک شـهروند افغانستان درون کشوری ایران وتاجیکستان مشکل درون گفتگو ندارد .
ابراهیم
04.04.2018 - 10:49
احساسات شما و علاقه شما بـه افغانستان قابل درک و احترام است. ولی حقیقت این هست کـه تفاوت های بین لهجعه های موجود درون افغانستان بیشتر از تفاوت بین فارسی معیـار درون ایران و دری معیـار درون افغانستان است. امروز ایران و افغانستان دو کشور هستند ولی زبانی واحد دارند همچنان کـه آلمان و اطریش کـه دو کشور هستند بـه یک زبان سخن مـی گویند. و آمریکا و انگلستان و استرالیـا و کانادا کشورهای مجزایی هستند ولی همزبان هستند. استقلال افغانستان یـا استقلال ایران یـا استقلال تاجیکستان الزاما نباید بـه معنای جدایی زبان های باشد.
انجیلا عمر.
03.03.2018 - 05:40
عرض ادب پیشگاه تمام شمااندیشمندان ارجمند!! زبان دری. فارسی. و فارسی دری هیج تفاوتی نداردو هیج احدی نمـیتواند جلو پشرفتش را درون افغانستان بگیرد.
براغوش
13.02.2018 - 15:50
خانم دکتر جلیله سلیمـی من با نظر شما کاملا موافقم خوارزمشاهیـان و سلجوقیـان بـه منظور گسترش امپراطوری خود اقدام بـه توسعه زبان دری ( فارسی رایج درون ایران) و زبان ترکی کـه ۳۰۰ ۴۰۰ سال طول کشید کـه تا زبان فارسی درون نواحی مرکزی ایران رواج پیدا کند کـه فاصله رودکی و حافظ بیـانگر انست
اجمل آرین
31.12.2017 - 07:28
از دیدگاه بنده هیچ فرقی درون زبان دری وفارسی وجود ندارد صرف تفرقه اندازی هست دری صفت هست صرف درون لهجه تفاوت دارد کـه آن هم بـه منظور و ورود از کلمات انگلیسی فرهنگیـان ایران فارسی مـیسازند بس اگر فرق دارد درون کدام جای من کـه از مطالب شما هیچ چیزی بدست نیـاوردم .
صادق
03.12.2017 - 09:01
افرین بـه شماکه حقایق را فاش نمودید
ادل آمایـه از ایتالیـا
30.11.2017 - 22:06
از دیگاه یک زبان شناس هیجگونـه دوگانگی درون مـیـان یک زبان رسمـی با یک گویش نیست. یک گویش بـه زبان رسمـی ملتی دگرگونـه مـیشود بـه سبب دینی و یـا ادبی و یـا سیـاسی و یـا نظامـی و ..... بسیـاری از گویشـها هستند کـه هیچگاه بـه نوشتار درون نیـامده اند. و یـا اینکه زبانی با همـه پویندگی زبان رسمـی هیچ ملتی نگشته . مانند ربان لاتین. فارسی و یـا بهتر پارسی گویشی بوده از خانواده گسترده زبانـهای ایرانی کـه درون تند پیچ تاریخ آرام آرام بـه زبان رسمـی دگرگونـه گشته. اگر سامانیـان و یـا اینکه بعقوب لیث نبودند شاید امروزه همـه ما عربی سخن مـیگفتیم همچنان مراکشی ها و یـا لیبیـایـها و..... مادر همـه زبانـهای ایرانی همانا سانسکریت مـیباشد.
مجید
17.10.2017 - 05:24
خوشبختانـه نوشته های بسیـار از پهلوی بر جا مانده کـه اگر بخواهید مـی توانید بخوانید. همچنین نوشته های نخستین بعد از اسلام هم داریم کـه نزدیکی پارسی و پهلوی را نشان مـیدهد مانند ارداویرافنامـه کـه پهلوی و پارسی آن هر دو برجاست. زبان خوزی هم درون کنار آرامـی و پارسی درون پادشاهی هخا رسمـی بوده است. بعد ار آن 860 سال زبان پهلوی بکار رفته. مردم ایران درون از خود دانستن این زبان بر حق اند. نمونـه های نخستین نثر پارسی هم از درون ایران کنونی بوده گرچه شاعران از تاجیکستان و افغانستان. 860 سال پهلوی همـه زبانـهای ایرانی را یکی کرد. بـه جز زبان خوارزمـی کـه 8 حالت صرفی داشته بـه مانند اوستایی. و بعد از اسلام از آن نشانی نیست.
Ali
08.10.2017 - 00:14
دری یک صفت هست و یک صفت را نمـیتوان بدون اسم بـه کار برد. حتما گفت فارسی دری یـا پارسی دری
Milad
12.09.2017 - 16:35
با عرض سلام شما کـه مـیگید فارسی برگرفته از دری یعنی زبان اصلیـه شماست بعد چرا بـه فارسی ننوشتی این متن رو؟؟؟ شما خودت داری فارسی مـینویسی بعد مـیگی فارسی از دری گرفته شده؟؟؟ درون ضمن شما خودت فرمودی کـه من زبان شناس نیستم و بهترهی کـه درمورد چیزی سررشته نداره حرف نزنـه... مثه خیلی های دیگه کـه مـیگن ایران از افغانستان جدا شده و ما(افغانستان)اصل آریـایی هستیم و پارس؟؟؟ کوروش رو همتون مـیشناسید و تو همـه دنیـا PERSIAN رو از کوروش مـیدونن و کوروش هم درون شیراز هست خداروشکر کـه این خودش خیلی چیزها رو روشن مـیکنـه... لطفا بجای اینکارها یکم فرهنگ کتاب خوانی رو تو کون تبلیغ کنید کـه تا کی قوم و زبان پرستی؟؟؟ موفق باشید
مانی عارف
31.08.2017 - 04:32
با درود بـه خانم جلیله سلیمـی کـه مطمئنا دکتر بودنشان درون نوشتن این مقاله مناسبتی ندارد. مطرح موضوع زبان دری و اصرار کـه زبانی مستقل است(که واقعا هم درون دنیـا رسما زبان مستقل شناخته مـیشود) چه هدفی را فرد رشنفکری مثل خانم داکتر جلیله سلیمـی (اینجا مطمعنا دکتر یـا داکتر نشانـه روشنفکری ارزیـابی مـیشود)دنبال مـیکند؟ آیـا واقعا این مسئله یکی ازمشکلات اصلی درون افغانستان و ایران و درون منطقه است، آیـا موضوع زنان، گرسنگی کودکان،مشکلات کبود پزشکان و مسئله مشکلات تحصیلی و ... از مشکلات اصلی افغانستان، ایران و منطقه نیست(که البته بـه دانش خانم داکتر جلیله سلیمـی نزیکتر است)؟شما کارهای خیلی خوبی بـه منظور مردم افغاستان درون حال انجام هستید موفق بوده اید وآرزو دارم کـه بیشتر هم موفق بشوید و کارهای حساس و تخصصی را بـه متخصصان واگذارید. موفق و شاد باشید.
مانی عارف
31.08.2017 - 04:32
با درود بـه خانم جلیله سلیمـی کـه مطمئنا دکتر بودنشان درون نوشتن این مقاله مناسبتی ندارد. مطرح موضوع زبان دری و اصرار کـه زبانی مستقل است(که واقعا هم درون دنیـا رسما زبان مستقل شناخته مـیشود) چه هدفی را فرد رشنفکری مثل خانم داکتر جلیله سلیمـی (اینجا مطمعنا دکتر یـا داکتر نشانـه روشنفکری ارزیـابی مـیشود)دنبال مـیکند؟ آیـا واقعا این مسئله یکی ازمشکلات اصلی درون افغانستان و ایران و درون منطقه است، آیـا موضوع زنان، گرسنگی کودکان،مشکلات کبود پزشکان و مسئله مشکلات تحصیلی و ... از مشکلات اصلی افغانستان، ایران و منطقه نیست(که البته بـه دانش خانم داکتر جلیله سلیمـی نزیکتر است)؟شما کارهای خیلی خوبی بـه منظور مردم افغاستان درون حال انجام هستید موفق بوده اید وآرزو دارم کـه بیشتر هم موفق بشوید و کارهای حساس و تخصصی را بـه متخصصان واگذارید. موفق و شاد باشید.
ارمان
17.08.2017 - 08:23
زبانـهاى ايرانى کـه زبان پارسى يکى از بزرگترين زبان هايش هست سه مرحله زبانى دارد 1- پارسى پيش از تاريخ (Old Persian) ڀيش از هخامنشيان کـه تا سرنگونى هخامنشيان . از اين زبان کـه بـه دبيره ميخانى يا خط ميخى نوشته مى شد تنـها هشت سرودهاى گاهتا وسخنان کورش و دارا و منشور (ساختار هندسه )در سنگنبشته هاى کورش هست . 2- پارسى ميانـه کـه که تا زمان بهرام گور با خط آرامى و کوفى نوشته مى شد خط کوفى نزديکى با خط آرمنى آرامينش دارد انتقال يک زبان بـه زبان ديگر دريک سال پايان نيافت بلکه قرنـها زبان پارسى درى از زمان بهرام گور گفته شده: فرمان بهرام گور توماس هايد ١٧٠٠ ميلادى درى زبان مردم زردشتى يزد هم ناميده شده 3- پارسى نو بـه پارسى نو همين شاعران از فردوسى کـه تا حافظ درى هم گفته اند بغير از مولوى رومى
ایرج
08.08.2017 - 14:09
پارسی باستان هیچ ارتباطی با دری ندارد دو زبان مختلف هستند
ایرج
08.08.2017 - 14:09
پارسی باستان هیچ ارتباطی با دری ندارد دو زبان مختلف هستند
علی
10.07.2017 - 21:25
با سلام درون پاسخ بـه آقای فرهاد بگویم کـه هیچ شکی نیست کـه این مقاله دارای اشکالاتی هم هست ولی درون مورد اینکه ما ایرانیـان نام فارسی را از اعراب گرفته ایم درست است. اعراب فقط بـه ایرانیـها عجم نمـیگفتند کلا بیگانـه ها یـا غیر عرب را عجم یـا اعجم مـینامـیدند ولی چون بیشتر برخوردشان (آن هم بخاطر نزدیکی) با ایرانیـان بود بیشتر نام "عجم" یـا "اعجم" را بـه ایرانیـها نسبت مـیدادند کـه منظورشان "بیگانـه-غیرخودی" بود ولی نام قوم ایرانی نزد اعراب همان فارس بود و نـه عجم. ای کاش بـه تلفظ پارس(فارس) توجه مـیکردید کـه دلیلش این هست کـه از زبان عربی وارد زبان ما شده(با تلفظ عربی) و ادعای شما کـه این نام از آن یونانیـها است، این مسئله بـه قبل اسلام بازمـیگردد و مربوط بـه نام بین المللی ایران و مردم ایران هست ولی درون اینجا بحث درباره خود مردم ایران هست کـه از چه زمانی از نام فارس و فارسی بـه منظور خود و زبانشان استفاده د. بـه منظور اثبات این مسئله هم مـی توانید بـه کتابهای تاریخی عربی مراجعه ید کـه بیشتر از نام فارس و فارسی و فُرس استفاده مـید ولی از واژه عجمـی یـا اعجمـی بـه ندرت استفاده مـیشد. فردوسی هم اولین پارسی گو نبود اولین پارسی گوی رودکی بود. نویسندگان و شاعران ایرانی زیـادی بودند کـه هم بـه فارسی و هم بـه عربی کتاب مـینوشتند و درون کتابهای فارسی اشان از واژه "دری" و درون کتابهای عربی اشان از واژه "فارسی" استفاده مـیکرند واین دلیل قاطعی هست کـه درون ایران اعراب بودند کـه بـه زبان دری "فارسی" مـیگفتند و فردوسی بـه دلیل علاقه و تعصبی کـه بـه ایران باستان داشت نام "فارسی" مورد قبول و پسندش قرار گرفت و اولینی بود کـه از نام فارسی بجای نام دری درون کتاب فارسی(شاهنامـه) استفاده کرد.
ارمان
10.07.2017 - 13:58
"یواش" از نگاه ريشـه شناسى زبانشناختى يک واژه تورانى وآلتاى تورکى کـه درون زبان فارسى بـه وام گرفته شده است. وام واژه ها درون هرزبان وجود دارد. حتى درون زبان پشتو کـه پشتونـهاخود راو زبان خود را اصيل ودست ناخورده مى پندارد واژه ها و لقب هاى تورانى وآلتايى تورکى بکار مى شود: 1: لقب "خان" مغولى آلتايى تورکى اين لقب را پشتون درون پيش وپشت نام خود آويزان مى کند 2- "جرگه" از نگاه ريشـه شناسى زبانشناختى يک واژه تورانى وآلتاى تورکى و معنى چادر حلقه اى (خيمـه , غژدى) کـه چنگيز خان بـه عنوان خان کبير انتصاب شد. همانگونـه واژه هاى پارسى بـه زبانـهاى خارجى بـه وام گرفته شده.پسته, بازار, پردوس درون زبانـهاى اروپايى درون ارتش امروزه پشتونيزه افغان ستان هنوز واژه هاى تورکى استفاده مى شود: "قول", "اردو" "فرقه", "کندک" , "قره وانـه" , "عسکر", "قشله" کاکا و ماما ٙواژه هاى فارسى نيست. کاکا از "چاچه" و يا "چاچا" بـه وام گرفته شده است. نامـهاى ماه هاى خورشيدى يا صورت فلکى حيوانى بـه فارسى نيستند. ماه هاى خورشيدى فروردين و ارديبهشت, مـهر و اسپند ..شاعرن پارسيگوى پش از يکهزار سال درون بلخ و غزنـه .... چنين مى گفتند. درى صفت فارسى است.شوربختانـه ما انسانـها مى کوشيم نقل قولهاى را بياورم کـه جايگاه و ديدگاه (نظر) خود را تغير ندهيم: تغير جايگاه و ديدگاه حرکت و تکامل درون بردارد: حافظ » غزلیـات » غزل شمارهٔ ۱۷۷ ز شعر دلکش حافظی بود آگاه کـه لطف طبع و سخن گفتن دری داند غزل شمارهٔ ۳۹۹ چو عندلیب فصاحت فروشد ای حافظ تو قدر او بـه سخن گفتن دری بحافظ: 6 بار توران٬ 9بار پارسى و دو 2 بار درى حافظ » غزلیـات » غزل شمارهٔ ۵ کـه تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا خوبان (ترکان) پارسی گو بخشندگان عمرند حافظ » غزلیـات » غزل شمارهٔ ۲۲۵ شکرشوند همـه طوطیـان هند زین قند پارسی کـه بـه بنگاله مـیرود حافظ » غزلیـات » غزل شمارهٔ ۴۷۲ بعد منزل نبود درون سفر روحانی از گل پارسیم غنچه عیشی نشکفت حبذا دجله بغداد و مـی ریحانی
سیـاوش
07.07.2017 - 07:18
بیچاره دکتر طب! بجای اینکه خود را تحقیر کنید بهتر بود کمـی درون رشته خود تحقیق مـیکردید یـا ببخشید اهل تحقیق کـه نیستید آنچه را کـه درون طب خوانده بودید مقاله مـی نوشتید. افسوس بـه مدیران سایت خراسان زمـین کـه چنین مزخرف ها را نشر مـیکنند. یـا کـه اصلا نمـیخوانند و نشر مـیکنند و یـا هم مدیریت این وبسایت دست بیگانگان است.
ارمان
28.06.2017 - 14:17
دلايل گفتن لقب درى براى زبان پارسى ازنگاه توماس هايد توماس هايد (ايرانشناس, پارسى شناس, و زردشتى شناس و خاورشناس انگلیسی بود) بزرگترین کار او تاریخ دین کهن ایرانی وزبان پارسى بود کـه بـه سال ۱۷۰۰ مـیلادی پيشينـه زبان پارسى را نگارش کرد. و درهمين سال چاپ کرد توماس هايد درون مورد پارسى و مخف ها يا کوتاه واژه ها براى ويژه گى هاى پارسى استدلال نموده اين چاپ و نشر دوم اين کتاب درسال 1767 ميلادى بـه زبان لاتين هست خاورشناس اوکسفرود مى نويسد: “Deri, hoc est dicere, Persica. Ideó autem vocata est Deri, quia Behrâm- Ghûr decretum faciebat, ut in Aulâ suâ omnes loquerentur Persica omnidque Decreta Epistolae Persice Scriberentur. A quo tempore factum est ut Linguà Persica vocaretur Deri. Loquitur nempe de Linguâ quae hodie vocatur Persica, in quâ درون Der est Ostium, Porta, &, درگاه Derghah اشک Ashak Limen seu Vestibulum Porta atque Palatium, Aula Regis: hinc دري Deri quod primà fronte videtur Denominativum à Der, revera est Denominativum a Derghah, ut abbreviari solent talia; eoque significatur Aulica, seu Curialis. Cumque illo tempore multi uterentur veteri Lingua Pehlavi, aquae a Rege Behram Ghur non fuit amata, ipse jussit ut omnes in ejus Aula Regiâ uterentur Linguà Perso-Medciâ [...] https://books.google.de/books?id=qp5BAAAAcAAJ&q=Pharhang#v=onepage&q=Deri&f=true برگ 430 کتاب توماس هايد برگردان پارسى از لاتين بـه فارسى آغاز نقل قول "دری، کـه فارسی نام دارد . بهرام گور بعد از یک تصمـیم يابى فرمان داد کـه نامـه ها و مکاتبات پرسشـها و پاسخها درون دربار با کليه نـهادهاى منطقوى گوناگون با زبان پارسى دربارى گفته ونوشته شود. درآن هنگام زبان (پارسى ميانـه) "دری" نامـیده مـی شد. زبان فارسی دری از "در" بـه معنی دروازه و یـا دربار و درگاه يا حولى (حیـاط و یـا قلعه یـا قصر) بـه دست آمده است. اینجا دري درون نگاه اول بـه نظر مـی رسد کـه از درگاه مشتق شده هست کـه درون آن درى مخففى از دربار و درگاه و يا حولى شاهى مى باشد" پايان نقل قول
ارمان
31.05.2017 - 09:01
هومن بزرگوار سپاس از پيگار و گله سازنده تان درون نقطه گذارى بـه پژوهش کـه بـه انجام رسيده بزرگان ما مانند رودکى: 1 بار ايران و 6 بارخراسان فرخی سیستانی: 16 بار ايران,1 بار توران٬10 بار خراسان,1 بارپهلوى يا پارسى ميانـه٬15 بار پارسى؛ ابو سعيد ابوالخير: 1 بار ايران٬2 بار خراسان؛ فردوسی: 800 بار ايران٬150 بار توران٬25 بار خراسان٬25 بار پهلوى يا پارسى ميانـه٬بيشتر از 100 بار پارسى٬2 بار درى؛ اسدی طوسی :51 بار ايران٬5 بار توران٬1 بار پارسى٬1 بار درى؛ مسعود سعد سلمان: 23 بار ايران٬2 بار توران,13 بار خراسان٬19 بار پارسى ٬1 بار درى؛ منوچهری دامغانی: 5 بار ايران٬3 بار توران,4 بار پارسى؛ فخرالدین گرگانی: 15 بار ايران٬10 بار توران٬28 بار خراسان٬3 بار پهلوى يا پارسى ميانـه٬12بار پارسى 1 بار درى٬2 بارفارسى؛ ناصرخسرو: 1 بار ايران٬1 بار توران٬79 بار خراسان٬2 بار پهلوى يا پارسى ميانـه٬19 بار پارسى ٬2 بار درى؛ سنایی :11 بار ايران٬1 بار توران٬13 بار خراسان٬14 بار پارسى؛ مـهستی گنجوی: 1 بار پارسى٬1 بار خراسان؛ انوری: 13 بار ايران٬3 بار توران٬20 بار خراسان٬2 بار پارسى ٬1 بار درى؛ خاقانی: 2 بار ايران٬1 بار توران٬40 بار خراسان٬180 بار پهلوى يا پارسى ميانـه٬4 بار پارسى 2 بار درى٬1 بارفارسى؛ نظامـی گنجوی: 37 بار ايران٬2 بار توران٬25 بار خراسان٬6 بار پهلوى يا پارسى ميانـه٬12 بار پارسى ٬3 بار درى؛ امـیرخسرو دهلوی:2 بار ايران٬7 بار توران٬13 بار خراسان٬6 بار پارسى؛ سعدی: 1 بار ايران٬1 بار توران٬7 بار خراسان٬6 بار پارسى؛ مولوی: 1 بار ايران٬1 بار توران٬6 بار خراسان٬29 بار پارسى؛ حافظ: 6 بار توران٬9 بار پارسى 2 بار درى؛ عبید زاکانی:1 بار ايران٬1 بار توران٬1 بارخراسان٬4 بار پارسى؛ محتشم کاشانی:12 بار ايران٬9 بار توران٬4 بار خراسان٬3 بار پارسى؛ صائب تبریزی: 10 بار ايران٬7 بار توران٬5 بار خراسان٬3 بار پارسى؛ اقبال لاهوری: 19 بار ايران٬4 بار توران٬3 بار پارسى٬2 بار درى؛ پروین اعتصامـی: 2 بار ايران٬4 بار پارسى؛ درمجموع بزرگان ادبيات فارسى يرانزمين بر پايه آثار شان درون گنجور ايران: 1013 بار توران: 214 بار خراسان: 284 بار پهلوى يا پارسى ميانـه: 221 بار پارسى: 270 بار درى: 17 بار و فارسى: سه بار نام اند. منبع فهرست: برگ انترنيتى گنجور; فارسی دری از ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد
هومن
29.05.2017 - 11:30
روزتان بخیر خواهش مـیکنم درون نگارشتان آیین نگارش را رعایت بفرمایید. متنتان از تظر پاراگرافبندی و ساختار خوب بنظر مـی آید. اما، از نظر جمله یندی بدلیل نبودن علایم آیین نگارشی (مثل . : ، ؛ و ...) و متمایز نشدن جملات از یکدیگر کمـی ناخوانا است. با تشکر برادر همزبانتان هومن
ارمان
22.05.2017 - 14:36
بزرگان ادبيات زبان فارسى را مـهتر پارسى ناميده وکهتر درى ويا فارسى پيرامون ناميدن درى بايد گفت کـه پيش از صفت پارسى نظم ونثر درى گفته شده هست بدين معنى کـه درى يک شويه ادبى نظمى وشعرى و نثرى بوده باشد مسعود سد سلمان, خاقانى , نظامى, حافظ و اقبال لاهورى از "نظم" ويا "نثر درى" ياد کرده ونـه از زبا ن درى بـه پژوهش کـه بـه انجام رسيده رودکى: 1 بار ايران و 6 بارخراسان فرخی سیستانی: 16 بار ايران,1 بار توران, 10 بار خراسان,1 بارپهلوى يا پارسى ميانـه, 15 بار پارسى ابو سعيد ابوالخير: 1 بار ايران, 2 بار خراسان فردوسی: 800 بار ايران, 150 بار توران, 25 بار خراسان, 25 بار پهلوى يا پارسى ميانـه, بيشتر از 100 بار پارسى, 2 بار درى اسدی طوسی :51 بار ايران, 5 بار توران, 1 بار پارسى, 1 بار درى مسعود سعد سلمان: 23 بار ايران, 2 بار توران,13 بار خراسان, 19 بار پارسى , 1 بار درى منوچهری دامغانی: 5 بار ايران, 3 بار توران,4 بار پارسى فخرالدین گرگانی: 15 بار ايران, 10 بار توران, 28 بار خراسان, 3 بار پهلوى يا پارسى ميانـه, 12بار پارسى 1 بار درى, 2 بارفارسى ناصرخسرو: 1 بار ايران, 1 بار توران, 79 بار خراسان, 2 بار پهلوى يا پارسى ميانـه, 19 بار پارسى , 2 بار درى سنایی :11 بار ايران, 1 بار توران, 13 بار خراسان, 14 بار پارسى مـهستی گنجوی: 1 بار پارسى, 1 بار خراسان انوری: 13 بار ايران, 3 بار توران, 20 بار خراسان, 2 بار پارسى , 1 بار درى خاقانی: 2 بار ايران, 1 بار توران, 40 بار خراسان, 180 بار پهلوى يا پارسى ميانـه, 4 بار پارسى 2 بار درى, 1 بارفارسى نظامـی گنجوی: 37 بار ايران, 2 بار توران, 25 بار خراسان, 6 بار پهلوى يا پارسى ميانـه, 12 بار پارسى , 3 بار درى امـیرخسرو دهلوی:2 بار ايران, 7 بار توران, 13 بار خراسان, 6 بار پارسى سعدی: 1 بار ايران, 1 بار توران, 7 بار خراسان, 6 بار پارسى مولوی: 1 بار ايران, 1 بار توران, 6 بار خراسان, 29 بار پارسى حافظ: 6 بار توران, 9 بار پارسى 2 بار درى عبید زاکانی:1 بار ايران, 1 بار توران, 1 بارخراسان, 4 بار پارسى محتشم کاشانی:12 بار ايران, 9 بار توران, 4 بار خراسان, 3 بار پارسى صائب تبریزی: 10 بار ايران, 7 بار توران, 5 بار خراسان, 3 بار پارسى اقبال لاهوری: 19 بار ايران, 4 بار توران, 3 بار پارسى, 2 بار درى پروین اعتصامـی: 2 بار ايران, 4 بار پارسى درمجموع بزرگان ادبيات فارسى يرانزمين
ارمان
17.05.2017 - 08:43
نام شاعر پارسی فارسی دری خراسان رودکی 0 0 0 6 فرخی سیستانی 15 0 0 10 ابوالخیر 0 0 0 2 فردوسی 100 0 2 25 اسدی طوسی 1 0 1 0 مسعود سعد سلمان 19 0 1 13 منوچهری دامغانی 4 0 0 0 اسعد گرگانی 12 2 1 24 ناصرخسرو 19 0 2 79 سنایی 14 0 0 13 مـهستی گنجوی 1 0 0 1 انوری 2 0 1 20 خاقانی 4 1 2 40 نظامـی گنجوی 12 0 2 25 امـیرخسرو دهلوی 6 0 0 13 سعدی 6 0 0 7 مولوی 29 0 0 6 حافظ 9 0 2 0 عبید زاکانی 4 0 0 1 محتشم کاشانی 3 0 0 4 صائب تبریزی 3 0 0 5 اقبال لاهوری 3 0 1 0 درون مورد درى زيادتر از نظم درى گفته شده کـه بيشتر بـه شيوه ادبى نسبت داده شده ونظم اراکى وعراقى کـه آنرا اراک وعراق عجم گويند. اين پژوهش را من بنام ارمان انجام داده ام. سرشمارى و حساب والجبر با با ميتودهاى فرهنگى چارگونـه مانند جمع و تقسيم و ضرب ومنفى انترگرال و ديفرنسيال الگوريةم واعداد هندوايرانى مى توانند روشنگرى نمايد. درون هر چار شاهکار اش مثنوی معنوی, دیوان شمس, فیـه ما فیـه, مجالس سبعه مولانا جلالالدین محمد بلخی مشـهور بـه مولوی شاعر بزرگ قرن 14 زاده بلخ شد نـه فارسى گفته نـه درى بلکه 29 بار پارسى گفته. فردوسی 100 + بار پارسى گفته و دوبار درى کـه درون آن ده هاهزار پهلوى!
حاجی قیس
19.05.2017 - 15:01
بسیـار با احساسات نوشته بودید منطقی نبود
محمد ناوری
20.05.2017 - 06:01
خانم محترم نظریـات شما فوق العاده بود ولی آگاهی تان خیلی خیلی عالی نبود
مطهرشاه اخگر
24.03.2017 - 13:17
دوست عزیز، درون بدخشان مادد را "جیـه" مـیگویند، ماما را "تغه" مـیگویند، پیشانی را "قواق" و دهها واژه دیگر نـه فارسز زبان هرات مـیداند و نـه فارسی زبان کابل و نـه هم پنجشیر و غور... بعد بـه اساس گفته شما حتما نام آن را زبان بدخشانی بگذاریم؛ درون حالی کـه یکی از لهجه های زبان فارسی دری است. شما درون بخشی از نوشته تان گفته اید کـه "در لهجه صرف طرز تلفظ کلمات تغییر مـیخورد، نـه تمام کلمـه" این طرز تفکرتان نادرست است؛ درون لهجه های مختلف یک زبان شما کلمات مختلف را بـه سادگی مـیتوانید دریـابید و این ویژگی مختص بـه زبان فارسی دری نیست،بلکه درون تمام زبان دنیـا اینچنین است؛ همانگونـه ا۰ا
دوست
15.12.2016 - 18:39
من يك فارسى زبان اهل ايران هستم، امروز درون اروپا براى مـهاجرين افغانى ترجمـه ميكنم، بسيارى از اين افراد کـه تا ميفهمند كه من ايرانى هستم ميگويند ما درى گپ ميزنيم و فارسى گپ زدن نميتوانيم، ولى وقتى فقط لهجه خودم را شبيه بـه لهجه دوستان افغانى ميكنم و همان كلمات را كه درون فارسى روز مره استفاده ميكنم همـه كاملا متوجه ميشوند و مشكلى نيز وجود ندارد، قبول دارم كه بعضى كلمات با هم متفاوت هستند مثل پيسه و پول، چوكى و صندلى، مدرسه و مكتب، گولى و قرص، ولى بـه حقيقت كه اين تفاوت ها زياد نيستند و بيشتر دوستان برايشان مليت مـهم هست و ايرانيان را دشمن ميبينند، اين درست نيست، امروز ايران و افغانستان هر دو يك كشور جدا و داراى مرزهاى مشخص هستند ولى از نظر تمدن، فرهنگ، زبان و اين چنين مسائل بمانند يك روح درون دو پيكرند، براى من بسيار جالب هست كه چگونـه مردم يك ملت متحد كه زمانى درون يك خانـه بوده حال كه از هم جدا شدند اينقدر با چشم بد بـه يكديگر نگاه ميكنند، مردم افغانستان از ايرانيان و ظلم و ستم انان هرروز مينالند و خود را مظلوم صدا ميكنند ولى درون هر تريبونى كه دارند از ايران و ايرانى بد ميگويند، مردم ايران هرروز از همبستگى فرهنگى با افغانـها ميگويند ولى خود را بهتر از انان ميدانند، کـه تا كى ميخواهيم چنين راهى را برويم و تمدن بزرگ خود را لگد مال كنيم، با دولت ها كارى ندارم ولى اى مردم وقت ان نرسيده كه حس قدرتمند نفرت را با حس قدرتمند تر عشق عوض كنيم؟ وقت آن نرسيده كه همديگر را بيگانـه نبينيم؟ ايا ما بايد قربانى حكومت هاى خود شويم كه فقط نطفه نفاق را ميكارند؟ کـه تا كى خود را گول زنيم و درون جهل باشيم؟ بخدا كه بس است، روزگار مليت و قوميت سر اماده، دور دور اتحاد است،
باقر
07.12.2016 - 03:13
از ابتدا کـه تا بـه انتهای این نوشته فقط مـی توان بـه یک مساله پی برد اینکه نویسنده درون مورد موضوعی کـه درباره اش نوشته هیچ اطلاعی ندارد و بر اساس تصورات و توهمات وطن پرستانـه اش چند خطی سیـاه کرده.
فرهاد
15.10.2016 - 08:06
من نميدانم اعراب چه ربطى بـه واژه فارس يا زبان فارسى داشتند؟ اگر شما دكترا داريد كه شك دارم ميدانستيد كه اعراب ايرانيان را عجم خواندند و زبانشان را نيز عجمى و استفاده از زبانى غير از عربى درون سرتاسر ايران غيز قانونى شد كه شامل افغانستان نيز ن ميشد، اولين كسانى كه بـه ايرانيان لغب پارسى دادند يونانيان بودند نـه اعراب، و اين لغب بدليل ان بود كه درون سر کـه تا سر امپراتورى هخامنشى مردم زبان پارسى را ميدانستند بعد شايد زبان پارسى رسمى نبود ولى ٢٥٠٠ سال قدمت دارد، بعد از حجوم اعراب و مسلمين و كشتار مردم اولين پارسى گه فردوسيست و او نام پارسى را باز زنده ميكند، درون افغانستان نيز تام زبان کـه تا دهه ٤٠ فارسى بود حالا مشكل پيدا شد؟ من وميدانم چه مشكلى بسيارى از افغانـها دارند كه فقط ميخواهند بگويند فرغ است، نيست، بس كنيد، اين يك زبان واحد با گويش هاى مختلف است، ايا اينقدر دركش سخت است؟
راستین
29.06.2016 - 09:46
ما هم دلمان خوش کـه سایتی داریم بهنام "خراسان زمـین" و گاهی بـه آن سر مـیزدیم کـه چیزی از آن بیـاموزیم. غافل از اینکه مدیریت محترم این سایت اینروزها دست بـه نشر چنین مقالههایی نیز مـیزنند. بـه حال این داکتر، کـه حتم دارم یـا پزشکی هست کـه درون دانشگاه خصوصی طبابت را خوانده هست و یـا پزشکی معادل دامدار است، دلم مـیسوزد و نیز بـه منظور نشر این مطلب چرند درون این سایت محترم، بـه حال مدیر سایت متاسفم. امـیدوارم این نوشته از اینجا برداشته شود و از جانب افغانستان دیدگاهی چون این، بـه گوشان درون جهان مخابره نشود کـه مایـه شرمساری است.
رحمان يوسف علي زاده
17.06.2016 - 11:46
بسيار زيبا بود بانو لذت بردم
کیـاوش
17.06.2016 - 21:14
وقتی یک ملت را دوپاره و تقسیم کنند نتیجه اش هم مـی شود همـین بحث ها. وگرنـه زبان پارسی از بـه منظور ایرانیـان بوده، مردم خراسان هم ایرانی بودند و بخش بزرگی از خطه افغانستان و ترکمنستان و تاجیکستان امروزی هم مردم ایرانی بودند. اما امروزه مرزها ما را از هم جدا کرده و بـه جان هم انداخته. وگرنـه فارسی، فارسی است. با پسوند و پیشوند نمـی توان تغییرش داد. حتی با شور ناسیونالیستی
حامد
12.03.2016 - 21:48
درود خدمت شما بزرگان زبان پارسی دری تاجیکی همان زبان آریـایی هست نـه پارتی و غیره یک نیم نگاه بـه طرف کتیبه های کوشانی سرخ کوتل کنند
بدخشان شـهر
19.02.2016 - 14:42
در ایران بـه زبان دری حرف مـی زنند و افتخار مـیکنند کـه زبانشان فارسیست و بـه افغان ها با دید نژاد پرستانـه مـی نگرند. درون صورتی کـه زبان و فرهنگشان را از افغانستانی ها دارند
اصفه استانزهی
06.11.2015 - 12:00
سلام خانم سلیمـی راستش من افغانی هستم کـه بزرگ شده ایران مـیباشم دانشجوی رشته اقتصاد مـیباشم و خیلی از زبان شناسی سر درون نمـیـارم ولی نظرم این هست کـه با توجه بـه موقعیت با هر کدام از زبان ها باشد صحبت کنیم چه فارسی چه دری و چه دری خالص ولی اصولا بهتر هست کـه اشتباه تلفظ نکنیم راستش خودم زبان معیـار صحبت را خیلی دوست دارم ممنون عالی بود
محمد شاکر افضلی
24.10.2015 - 12:33
زبان دري، زبان فارسي دري و هم زبان فارسي. مثلا ً دراين شعر حافظ: چوعندليب فصاحت فروشد اي حافظ تو قنــــد او بـه سخن گفتن دري بدراين بيت حافظ اين زبان را دري مي گويد، اما درون جاي ديگر: شکر شوند همـه طوطيان هند زين قند پارسي کـه بـه بنگاله مي رود دراين بيت حافظ عين زبان را فارسي مي نامد.
خيبر
23.09.2015 - 14:55
محترمـه جليله "سليمي" سلام و عرض ادب! بنده بـه نظريات شما كاملاً موافق و دقيق فرمودين ، اي كاش نسل امروزي از مفكوري و دانش همچو إنسان هاي با عزت استفاده كرده و سري خودره بـه گريبان خود نموده قضاوت كنند.... هميشـه صحتمند ، قامتتان استوار، گام هايتان مستحكم و قلم تان رسا باد!
وحید
11.05.2015 - 17:32
تعصب یعنی عصبیت؛ یعنی خشک مغزی! درون شرایطی کـه بیش از دویست مـیلیون پارسی زبان درون سرزمـینـهای گوناگون زندگی مـیکنند، شماری نادانسته یـا دانسته و به منظور تفرقه افکنی، مـیکوشند مـیـان ملتهای ایران و افغانستان و تاجیکستان جدایی بیفکنند. خانم دکتور نویسنده! شما نکرده اید بروید کمـی درباره ی زبان مشترک همـه ما پارسی زبانان پژوهش کنید و آنگاه مقاله هم مـی نویسید؟! چهی گفته سرک و چوک و قشلاق دری یـا پارسی اند؟ زبان مشترک همـه ما پارسی هست و اختلاف درون جزئیـات و گویشـها و لهجه هاست کـه امری بدیـهی و طبیعی است؛ بـه منظور نمونـه پارسی مشـهد و تهران و اصفهان اندک اختلافاتی با هم دارد اما هر سه شـهر پارسی حرف مـی زنند یـا اهالی کابل و هرات و بدخشان پارسی صحبت مـیکنند اما با اختلافاتی درون لهجه. درضمن چهی گفته هست ما ایرانیـها از بـه کار بردن صفت دری بـه منظور پارسی خوشمان نمـی آید؟؟؟؟ تنـها تحولات زبان هست کـه باعث شده بـه مرور این صفت درون گویش اقوام ساکن ایران کنونی از قلم بیفتد وگرنـه درون مقالات استادان ایرانی زبان پارسی بـه این قضیـه پرداخته شده مانند دکتر تقی وحیدیـان کامـیـار . دری از درباری گرفته شده و زبانی بوده کـه گویـا درون دربار پادشاهان باستان مورد توجه بوده است. زبان پارسی از پارسی باستان بـه پارسی مـیـانـه و و بعد پارسی دری تحول یـافته و این سرنوشت ناگزیر هر زبانی است. شوونیستها چه درون افغانستان و چه درون ایران ما بـه انسانـها نگاه نژادپرستانـه دارند؛ چیزی کـه بیگانگان استعمارگر قدیم و جدید، انگلستان و روسیـه و آمریکا و دولتهای اروپا مـیخواهند، درون حالی کـه اعراب فهمـیده اند حتما اتحادیـه عرب تشکیل دهند چرا ما درون گستره فرهنگی مشترکِ ایران بزرگ کـه خراسان بزرگ(خراسان ایران و افغانستان و تاجیکستان و بخشـهایی از پاکستان و ازبکستان) همت بـه خرج نمـی دهیم؟ یـادمان باشد کـه دشمن با تشدید اختلاف افکنیـهای قومـی و مذهبی و نژادی نمـی خواهد این گستره ی فرهنگی بـه دوران اوجش بازگردد. زنده باد ایران بزرگ یعنی ایران امروز و افغانستان امروز و تاجیکستان امروز و دیگر بخشـهای جداشده ی فلات بزرگ ایران
پارتیزان
27.04.2015 - 09:47
واضح هست کـه قصد شما فقط تفرقه و.نیرنگ هست . و هیچ شناختی از زبان های فلات ایران ندارید. زبان خوزی ایرانی نبود بلکه خوزی ها پناهنده ایران بودند. زبان غرب ایران پهلوی بود کـه امروز ان را کردی مـی نامند و زبان فلات زاگروس هم کـه امروز بـه ان لوری کی گوییم یـادگار اشکانیـان هست و زبان پارسی امروز زبان شرق ایران بوده و هست یعنی زبان خراسان بزرگ کـه شامل تاجیکستان ,خراسان ایران وافغانستان امروزی مـی شود. و همـه این زبان ها دارای ریشـه مشترک هستند کـه درون زبان شناسی بـه ان ها شاخه فلات ایران مـی گویند. شما با ایجاد حس نفاق سعی مـی کنید ایجاد تنفر کنید و این سه کشور را از هم جدا کنید. اما قرن بیست ویک دیگر جواب گوی سیـاست های انگلیسی نیست.
فری
31.03.2015 - 10:13
اصیل ترین زبان زبان فارسی دری است،وسلام
جمشید معینی فرد
12.03.2015 - 07:12
سلام من یک کرد ایرانی هستم. واقعا دست مریزاد نوشتاری پر مغز و آموزده ارائه نموده اید.کاش انسانـهااز روز تولد کـه تا مرگ مـی توانستندبه زبان و یـا لهجه ی مادری سخن بگویند.
محب الله محبوب از سمنگان دیـار سهراب گرد
13.02.2015 - 17:12
سلام دوستان نـهایت عزیز، بـه این شکی نیست کـه زادگاه زبان پارسی دری شرق ایران بزرگ ( بلخ ، بدخشان ، بخارا و تخار هرات وبادغیس سیستان ( زابل ،زرنج و نیمروز ) ) مـی باشد و نخستین شاعران زبان دری یـا فارسی چون حنظله بادغیسی ، وصیف سکزی ، محمود وراق هروی ، شـهید بلخی ،ردوکی سمرقندی ، ابوشکور بلخی و ... همـه از شرق ایران برخاستند . وزبان دری بـه وسیله این شاعران بـه غرب ایران ( ایران امروزی ) گسترش پیدا کرد و که تا قرن چهارم درون ایران امروزی یک بیت شعر بـه زبان دری سروده نشده بوده طوریکه ناصر خسرو بلخی درون سفر نامـه خویش تصريح ميکند ک«در تبريز قطران نام شاعري را ديدم، شعري نيک ميگفت، اما زبان فارسي نيک نميدانست.(گزيده سفرنامـه ناصر خسرو ص ۵) اما نظر بـه پژوهش های کـه صورت گرفته از جمله ملک الشعرا بهار درون سبک شناسی خویش تصریح مـی کند کـه بین زبان دری ، فارسی و تاجیکی هیچ تفاوت وجود ندارد همـه از یک ریشـه منشآ گرفته هست ، بدون شک چنین هست اما بـه دلایل سیـاسی مردم غرب ایران بزرگ ( ایران روی نقشـه ی امروزی ) زبان خود را فارسی مـی دانند از کار برد واژه دری ننگ مـی دانند و تمام شاعران بزرگ را بـه ایران کوچک امروزی منسوب مـی دانند، مردم شرق ایران بزرگ ( افغانستانی کنونی ) زبان خود را بدون تعصب ، دری ، فارسی و پارسی مـی دانند و مردم تاجکستان کـه نیز جزء از سرزمـین ایران بزرگ هست زبان خود را تاجیکی و فارسی دری مـی خوانند و هیچ بـه تفاوت برایشان تفاوت ندارد کـه زبان خویش دری بدانند یـا فارسی اما اکثر برادران ایران امروزی زبان فارسی اصل مـی دانند و از کار برد واژه دری خوششان نمـی آید و حتی نویسندگان بزرگ ایران چون ذبیح الله صفا ، فروزان فر ، شمـیسا ودیگران ذ=در نوشته های خود واژه دری هیچ بـه کار نمـی برند خود از تعصب شان سرچشمـه گرفته اند و مردم شرق ایران بـه دیده حقارت مـی نگرنند و منظورشان از ایران تنـها غرب ایران بزرگ هست وبس .
محب االه از دیـار تهمـینـه ی نیک منش
13.02.2015 - 18:10
دوستان ورجااوند همـه انتفاد دارید چرا بـه جواب وحدانی عزیز نمـی گوید کـه بیـهقی، از سبزوار ایران امروزی شما نیست ، شما این اسم را پسان گذاشتید ، بیـهقی از بیـهق سبزوار هرات هست . اما ما دری زبانان نا آگاه زیر فشار حکومت وقت ، سبزواری با داشتن با پیشنـه ی تاریخی را بـه شیندند تغییر دادیم . من نمـی دانم چرا درون کتاب های نویسنده گان ایران امروزی دقیقی بلخی تبدیل بـه دقیقی طوسی مـی شود، ابن سینای بلخی تبدیل بـه همدانی . بـه همـین گونـه .
طاهر
12.01.2015 - 19:25
و ببخشید کـه اینم یـادم رفت کـه بگم اصلا درون ایران باستان درون زمان ساسانی و حتی قبل تر اشکانی چیزی از تمدن های ایلامـی و ماد نمانده بود کـه ایران باستان بـه آن زبانـها تکلم کنند و درون یک کلام درون نواری مـیـان ایران شرقی و غربی، زبان ها و لهجه های متعدد تلاقی د کـه اگر با مسامحه حرف بزنیم، تمام لهجه های غربی را فارسی، و تمام لهجه های شرقی را دری مـی گفتند. با آنکه ابن مقفع از زبان های فارسی و دری بـه طور جداگانـه یـاد کرده بود، اول بار جاحظ درون البیـان و التبیین، و بار دوم مترجمان تفسیر طبری اصطلاح "فارسی دری" را عالماً و عامداً بـه کار بردند.
طاهر
12.01.2015 - 19:07
چون زبان نگارشی هست بعد لهجه ها درون آن نمود بیشتری پیدا مـیکنند اما استرس کلمات درون دری کمتر است
طاهر
12.01.2015 - 19:06
سلام با تشکر از تحقیق شما خانم سلیمـی عزیز حتما بـه عرضتون برسونم کـه خیر فارسی از خراسان قدیم بـه ایران آورده نشده زبان ایران باستان کـه شامل سرزمـین خراسان هم مـیشـه درون ابتدا پهلوی اشکانی بوده و درون زمان ساسانیـان زبان دربار همون زبان پارسی دری بوده(به معنای زبان دربار) و زبان مردم ایران باستان پارسی بوده کلا بـه قول جناب عبدالحی همش یکیـه یعنی پارسی مـیـانـه بـه دو دسته فارسی و دری تقسیم شده و این زبان رفته رفته بعد از اینکه زبان پهلوی اشکانی از بین مـیره بـه وجود مـیـاد اول از شما دوستان خراسان پرست مـی خوام کـه این لینکو ببینید یـه عمتحرک از سلسله های ایران باستان http://fararu.com/images/docs/files/000064/nf00064130-1.jpg بعد این ادعای شما کاملا رد مـیباشد کـه مـیگویید این زبان از خراسان و بلخ بـه سمت ایران رفته خیر خراسان جز ایران باستان بوده و زبان پهلوی اشکانی رفته رفته بـه پارسی مـیـانـه تبدیل شده کـه بـه دوقسم دری و پارسی یـا فارسی تبدیل شده هست و خوشبختانـه درون ایران امروز فارسی حرف زدن اصیل کلاس شده برا مردم و کلمات لاتین و عربی مخصوصا عربی کاملا بی کلاس هستند مثلای کـه بـه جای کلمـه و واژه متشکر مـی گوید مرسی(فرانسوی) خیلی ساده تر ازی هست کـه اصل پارسی آن را بیـان مـیکند و مـی گوید سپاس از شما یـای کـه بـه جای سلام و احوال پرسی کـه کلمـه عربی آن یعنی سلام بـه کار مـیرودی کـه بـه جای سلام مـیگه درود با ادب تر و با سواد تر شخصیت خودش رو نشان مـیدهد بعد فارسی حرف زدن اصیل درون ایران کلاس شده کـه جلوی کلمات غیر ایرانی و تازی رو کـه تا حد زیـادی گرفته و برعدر افغانستان رو بـه نابودی هست و درون ضمن خانم سلیمـی مردم ایران بـه زبان خوزی صحبت نمـی اون بخش از ایران ممکنـه مردمش لهجه داشته بوده باشن ولی همانا زبان دربار زبان پارسی دری بوده و زبان عوام فارسی بوده کـه این دو دستگی بعدا با حمله اعراب بـه امپراطوری بزرگ ایران بیشتر جلوه داده شده و کلمات عربی زیـادی وارد بخش غربی ایران کـه ایران فعلی هست شده و بخش شرقی ایران باستان کـه شامل افغانستان و تاجیکستان و ترکمنستان و ازبکستان و ... بودن دری صحبت مـی بعد بـه قول دوست عزیزمون جناب عبدالحی پارسی فارسی و دری و تاجیکی نام یک زبان هست کـه فارسی نامـیده مـیشود فقط درون فارسی ایرانی لهجه بیشتر نمود پیدا مـیکنـه حرف زدن فارسی ایرانی سخت تره چون زبان
موافق
06.12.2014 - 05:14
البته هر سرزمين بـه منظور خودش لهجه ی خاص خودش را دارد کـه جای بسی افتخار هست ولی اين يک واقعيت هست کـه برخی قصد دارند اين تفاوت ها را بـه حدی پررنگ کنند کـه دو ملت ديگر زبان همديگر را نفهمند. کتاب های همديگر را نتوانند بخوانند و قدرت زبانشان کم شود. پاکستان هم تلاش زيادی کرده کـه تا ميان زبان پشتون های خودش و افغانستان فاصله بيندازد. ادعا مـی کنند آن ها از قوم پاتان هستند و پشتون نيستند زبانشان از سانسکريت هست و اوستايی و ايرانی نيست و با پشتون های افغانستان فرق دارند. آن قدر کلمات اردو بـه پشتون تزريق کرده کـه ديگر زبان پشتون های افغانستان را نفهمند. من دقت کردم بسياری کلمات کـه درون مثنوی معنوی و شاهنامـه ی فردوسی آمده امروز بـه اسم ايرانی بون و بيگانـه بودن حذف مـی شوند و جای آن را کلمات انگليسی و عربی و اردو و پشتون مـی گيرد. البته پشت اين همـه شيطنت ها بدون شک دولت انگليس و روسيه بوده کـه سودشان را هم بردند و ملت ها را بـه جان هم انداختند وگرنـه قوم پشتون و فارس از يک منشأ هستند و نبايد با هم دشمن باشند.
دفاع
25.11.2014 - 11:54
من اگرچه زبان شناس نیستم ولی اینقدرمـیدانم کـه فرق بین فارسی ودری وجود ندارد ولی تفاوت لهجه ها وجود دارد کـه حتی این تفاوت رادریک ولایت شاهد هستیم .به طورمثال: سرک کلمـه هندی هست نـه دری ویـا هم کلمـه چوک هندی هست نـه دری یـافارسی .
ادرینا
16.11.2014 - 04:03
خوب بود
ز
08.11.2014 - 13:58
از نظرمن عالی بود !! !!!
فردین صلاح الدین
24.10.2014 - 10:09
زبان های فارسی. دری. تاجیکی همـه یک زبان واحد اند، چنانچه فردوسی خیلی زیبا سروده است- بفرمود کـه تا پارسی دری- نوشتند و کوتاه شد داوری....
شمشیری
03.10.2014 - 11:09
با درود من خود زبان شناش نیستم اما مـی بینم کـه شما از واژه مدرن و امپراطوری درون مقاله خود استفاده کرده اید اینـها کـه نـه فارسی بلکه اروپایی اند و همچنان دهها واژه عربی را مـیتوان درون این مقاله یـافت کـه شما از انـها براحتی بهره اید .اکنون شما خیلی نگران استفاده از واژه تو هستید کـه ان هم فارسی است.و درون گوشـه دیگری از گستره این زبان استفاده متفاوت دارد.
فردین صلاح الدین
23.09.2014 - 21:35
زبان های فارسی دری تاجیکی همـه یک زبان واحد هستند دست از فارسی ستیزی بردارید، چرا همـیشـه مـیگویید کـه زبان فارسی مشتق از دری است، همـه یک زبان هست و هیج تفاوتی درون دستور زبان مـیـان فارسی و دری دیده نمـیشود، من از افغانستان هستم و مـیگویم کـه فارسی و دری یک زبان واحد است، خانم سلیمـی بهتر هست یک کمـی مطالعه داشته باشی، من گمان مـیکنم تو هم یکی از فارسی ستیزان کشور ما هستی، اوغان ها مـیخواهند با وارد نمودن واژه های بی مفهوم خویش زبان فارسی دری را ضربه بزنند، متاسفانـه درون افغانستان بد بخت ما چنین رسم و رواج هست کـه اگری از واژه های انگلیسی یـا فرانسه یـا پشتو و غیره واژه های بیگانـه درون زبان فارسی دری استعمال کند همـه مـیگویند کـه این شخص کاملاً ادیب است، ولی اگری از واژه های اصیل فارسی استفاده کند ، واژه ها را بـه ریشخند مـیگیرند
حسن کبیری از ایران
10.09.2014 - 22:11
برادران و ان عزیز، این دعواها بر سر چیست؟ من تاجیکی، فارسی و دری را از یک ریشـه مـیدانم. ما همگی چه افغانی چه تاجیکی چه ایرانی از یک ریشـه و نژاد هستیم. ما را انگلستان و روسیـه سه تکه د. نـهایت آرزوی من این هست کـه روزی سه کشور ایران و افغانستان و تاجیکستان یکپارچه شوند. درون این صورت رویـای فردوسی بزرگ محقق خواهد شد. من خود ایرانی ام و بـه شما افغانـها و تاجیکان عشق مـی ورزم. چون شما را جدای از خود نمـی دانم. من مدتی ست بطور جدی شاهنامـه مـی خوانم و مـی بینم کـه بیشتر داستانـهای آن درون افغانستان امروزی هستند ولی دوستان افغان عزیز ، درون همـین شاهنامـه ، فردوسی بزرگ، همـه ی این سرزمـین بزرگ را ایران مـی نامد. چرا ما کاری نکنیم کـه یکپارچه شویم، کـه نیرومندتر شویم؟ کـه بـه گفته ی این مرد بزرگ کـه من او را پدر تاجیکان ، افغانـها و ایرانیـان مـی دانم: ز نیرو بود مرد را راستی ز سستی دروغ آید و کاستی
رها
17.05.2014 - 18:10
عالی بود خیلی استفاده کردم
منیره
04.03.2014 - 16:26
خیلی جالب بود خانم جلیله.دست تون درد نکند.
ر
04.03.2014 - 16:18
این چرا نوشته داکتر!!!!! بـه اسمش توجه کنید. نوشته داکتر جلیله سلیمـی
م
02.03.2014 - 15:48
بد نبود
سپیده
27.02.2014 - 14:41
من یک سیزده ساله هستم و کاملا با عقاید شما موافقم. امـیدوارم روزی بـه این دسته نظرات هم توجهی شود . درون زبان ما هم پارسی هست ، هم انگلیسی و هم عربی . آیـا این دیگر زبان هست ؟
احسان
06.02.2014 - 21:11
خانم سلیمـی متاسفانـه فکر نکنم از مطالب شمای چیزی متوجه شده باشد و از دید زبانشناسی مورد تائید باشد بجز اینکه ریشـه پارس زبانان بـه افغانستان برمـیگرده .
شفیق
14.01.2014 - 06:44
ملاک و مـیزان برتری افراد درون آئین مقدس اسلام تنـها و تنـها « تقوی » هست و درون آیـات و روایـات زیـادی این مسأله مطرح شده است، مثلاً خداوند متعال مـیفرماید: « یـاایـها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبایل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر »؛ (سوره حجرات/آیـه 13) (ای مردم ما شما را از یک مرد و زن یعنی از آدم و حوا آفریده ایم و شما را درون قبایل گوناگون قرار داده ایم کـه تا یکدیگر را بشناسید. اینـها ملاک برتری نیست. گرامـی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست. خداوند بسیـار دانا و بسیـار آگاه است.
خورشید
06.11.2013 - 08:08
درون اینکه افغانستان زادگاه این زبان هست شکی نیست اما خانم خدا رو شکر کـه خود پذیرفته اید کـه زبان شناس و یـا فردی آگاه نیستید... خانم عزیز درست کـه شما درون بدخشان بـه جاده سرک و دهکده قشلاق و بـه فقیر غریب مـی گفتید... و اشکالی هم ندارد باز همـینطوری بگویید.. و نباید از آن شرم داشته باشید اما بد نیست کـه بدانید کـه این کلمات نـه دری اند و نـه پارسی... این واژه سرک-هندی، غریب-عربی و قشلاق ترکی است! بـه کار بردن این واژه هیچ اشکالی ندارد اما خواهشا بـه اصیل بودن آن ننازید. مجبور نیست کـه درون مسائلی هیچ اطلاعی درون آن ندارید مطلب بنویسید.
قندی
24.07.2013 - 07:58
دوستان عزیز بنده حتما درون اینجا نکته ای را یـادآور شوم. زبان ایلامـی یـا خوزی تنـها زبان بخشی از فارس و خوزستان و استان ایلام امروزی بوده هست کـه بـه تدریج منقرض شده است. زبان هایی کـه درون گستره ی فعلی ایران موجود هست یـا از شاخه ی شمال غربی(پهلوی اشکانی) زبان های ایرانیست یـا از شاخه ی جنوب غربی(پارسی- پهلوی ساسانی). مروارید دری، زبانیست درون هم آمـیخته از زبان های شرقی ایرانی نظیر سغدی با زبان پارسی. این را مـی توان با استفاده از جستجو واژگان شرقی ایرانی درون زبان دری اثبات کرد. واژگانی نظیر جغد و برخی و آژخ(زگیل) و ... از این کلمات است.
شاهینی کیـهاننما
23.05.2013 - 15:49
سلام خدمت تان عرض مـیدارم انشاًالله قفل های زندان خواهند گشوده شد بدست شاعــران وبوی تنفر متعفن خواهد کشیده شد زمشامـی زنــــــدان
وحداني
16.05.2013 - 07:01
اي كاش بـه جاي اين سخناني كه بوي متعفّن تنفر از آن بـه مشام مي رسد، همـه دست بـه دست هم دهيم و آن چه را داريم پاس بداريم. چاره اين هست بزرگان ادبي از افغانستان ، ايران،تاجيكستان و عزيزان هم زبان ديگر دور هم جمع شوندو آن چه را درست بـه نظر مي رسد بـه همـه ي ما ارايه دهندتا زباني مشترك ولي سره و درست داشته باشيم. من شعر مولوي را دوست دارم چه رومي چه بلخي.من از خواندن تاريخ بيهقي لذّت مي برم چه از بيهق سبزوار ايران باشد ياعمر عالمانـه ي خود را درون غزنين گذرانده باشد.من همـه ي زبان فارسي را دوست دارم .
شاهینی کیـهاننما
07.05.2013 - 20:34
سلام م : دروغ پردازیست امروز از مردمان دری فرما و فردا هم نیز از کرام الکاتبین سما. این سراینده ای دری سرا چنان آموزان شده هست از ایرانیـان یـاوه درای آنانکه سخنانی واژه آمـیزی دلفریبی دری را درست نمـی توانند بست وآنگاهی نگریسته مـیشد با چشمانم کـه زبانی گوهرینم آنچند جان کَنان شده هست کـه بسی واداشته شدم زبهری زبانی مادری ام کـه تا یک سراینده ای دری آرا شوم و چنان دری را آرایش کنم و بـه زیبایی بیـارایم و نوازشش دهم وهمچنان از کاغذم گلستان بسازم برش و ازقلمم بوستان تااینکه از پژمردگی از زندان ا یرانیـان رهانیده شود همانچه اندر دهانانشان زندانی شده(دری). اینک من نیز یک زندانی یی افغان ببخشید خراسان هستم بعد بِنِگرند کـه تا بیآموزند کـه زبان دری چسان نگاشته مـیشود بدست یک زندانی یی زندانیـان کـه زبانش (گوهری دری) هست و من نـه کدام گذارشگر هستم نـه هم کدام زبان دان مگر آموزاننده ای هر دویشان همآنانکه ایرانیـان هند و از خویشتن دانشوران زبان مـیدانند و من ایندم درون مـیـان دو راهي پایسته ام کـه برشان نفرین بفرستم یـا آفرین... مگر بیرون از این دو اگر مـیخواهندآموخت ازم زبان دری را بعد من هم نیز خواهم آموختاندیشان(32)زمان های زبان دری را همچون برابری زبان انگلیسی وبیشتر از آن و زیباتر از آن و نـه همچون ایرانیـان کـه نادرست مـیآموزانند مردمان را.پس دگر خهی بفرمایند و بگویند کـه ما ازتان مـی آموزیم و زبان دری گوهریست ازشما ومن برشان کتابی خواهم فرستاد کـه تا بیـاموزند و از واژگان فرانسوی وترکی وعربی دستان خویش وردارند چون بهره ای ندارد بـه منظور زبان مگر آنچه زیـان. والسلام کامـیـاب و خوشنود باشید شاهینی کیـهاننما
شاهینی کیـهاننما
07.05.2013 - 01:30
سلام فرستاده مـیشود زسوی یک سراینده بر مـهیندوستانم امـیدوارم کـه از تندرستان وتنومندان باشید واز این بیشتر نخواهم پرداخت بر سخن. بعد آنچه من دارم یک ارمغان هست همانچه مـیفرستم برتان کـه تا بدانید کـه شما هم سرایندگان دارید وهرچه اندر دیگ باشد بروی کاسه خواهد افکنده شد سپس یک دری پرداز هستم مگر نـه کدام عربی پرداز و از همگی مصادری ده گانـه ای عربی نیز آگاه هستم و من خوب پوره مـیدانم کـه ایرانیـان کـه تا کجا زبان مـیدانند. بسم الله من خواهـــم سرود سروادم سرانگیز برایـد برایی دری درایـــان مـهــرآمـیـــزبرآیـد بِنِــــگــر دری آرارا آرایـان هست دری را سراید زان دلی دری دل انگـــــیز بـرآید این زبان هست آن زبانی مادرو مـیـهنی مـن از خــــروشانی خراسان چه خور خیز برآید درخشـــــانده ام دری را بـه منظور دری گویـان هرکه بخواند سرودم شـــــکرریز بـــرآید آورده اند ارمغان را بـه مـیـهنم چو یک شـب شبانگـاهانی مـیـــهنم روزانگیـــز برآید ز سروادم بیـاموزند کـه این هست پنـد آموز نثری دشمن پیشی نظـمم پاگـــریز بـرآید هر جاکه خورشید خروشد زبهرش گنـــج روشد بردار گنجینـه ای کنج را کـه زر خیز برآید درخشنـــدگی زبــانم مـیـــدمانم اینگونـه نگر نیرویی زبان بر زبـــــان ریز برآید این سرود تاهنوز بـه زیبایی سنجیده نشده و من درون سرودهایم واژگانی عربی را نمـی سرایم و آنچه مـی سرایم پاکیزه پالا دری را مگر بر واژگانی دینوی نیـازمند هستم. خوب بـه هرگونـه و نیز یک دیوانی سرودآگن خواهم سرود سپس مـی فرستم اش بر هم مـیـهنانم ایرانیـان کـه تا بیـاموزند وپسس از مرگم بگویند کـه این هم ایرانی ما هست ....من همرایشان کاردارم باز خواهند خواند کـه درون باره ایشان چه سروده شده هست درون آن دیوان و از تاریخ سه هزارساله ایشان آگاه هستم ومن یک زندانی هستم درون نزدشان وهمچنان هم مـیـهنانم آنانکه توده ای بیسیـاریشان خون ریخته اند ویژه بـه بهری زبانی دری و مـیگذارند کـه تا کوددکانی مـیـهنم کور پرورانده شوند واز زبانی دری آگاه نشوند و من آنچند دری مـیدانم همچون یک زرگر کـه زر را مشناسد بعد واژگانم زر و خویشتن زرکر. خوش.دیوان ودفتری سرایندگان را غنیمت مـیدانند و نامـی آریـان را بـه ایران بر مگردانند وما...... خیر باشد. خوب. من ناآگاه درون این سایت آمدم و نمـی گویم کـه کی هستم و مـیگذارم "شاهینی کیـهاننما" نامم. شادمان و خوشگاهان باشید والله خیر حافظا
علی اسحاقی نسب دری جانی
10.03.2013 - 14:33
زادگاه من شـهر بم دیـار پهلوانان انجایی کـه اسفدیـار بهمن درون ان دستور نشر این زبان دری راداد کـه تا ایرانیـان با این گویش اشنا شوند زبان من وشاید انتهای فامـیل من تنـها یـادگار اجداد زرتشتی من هست کـه بـه ان افتخار مـیکن از انچه کـه نوشته اید تشکر مـیکنم
عبدالحی جمشیدی
13.01.2013 - 20:40
گرامـی بـه عقیده من دری زبان وفارسی زبان اصیل آنانی هستند کـه تلاش درون ایجاد وحدت بین این موضوع نمایند من دری وایرانی های فارسی همـه بـه حافظ؛فردوسی،شمس وسیدجمال الدین افتخار مـیکنیم اگر فارسی درستست ایران وافغانستان وتاجیکستان فارسی زبان اند واگر دری هست همچنین متن مـیـهن دوست اصلا دری نیست واین خواست دوستان پشتون هست کـه باداخل نمودن واژه های پشتو درون زبان دری زبان مارا کـه از جمله زبان هاییست کـه بالای 200ملیون انسان درون ایران وافغانستان وتاجیکستان با این زبان صحبت مـیکنندجدا کنند وبا تجزیـه این زبان بلایی کـه روس ها بر سرتاجیک ها آورد برسردری زبان های افغانستان بیـاورند درون زبان اصیل دری کدام یک از واژه های مـیـهن دوست آمده.اگر زبان تهران رافارسی بگوییم زبان مشـهد چیست چون تهرانی مـیگوید مـیرم مشـهدی مـیگوید موروم...
کیمـیـا
28.12.2012 - 12:56
خوب بود
سراج
29.01.2012 - 07:54
با تشکر از نوشته ای زیبایت اینکه دری بـه قول خودتان فارسی کهن است.. بعد همان فارسی هست کـه فرقی ندارد.. فارسی, پارسی یـا دری همـه یکی اند. لطفن بیشتر تحقیق کنید کـه نوشته ها تان را حدثی ننویسین.. بلکه علمـی باشد
سید محمد مـیرزایی
08.07.2011 - 21:13
محترم من هم موافق با بعضی از نظریـا تتان هستم و با بعضی نـه اینکه شما محترم بیـانکردید که زبان دری یک زبان رسمـی هست ویک لهجه نیست کا ملا ن درست هست من خودم مدت ۳۰سی سال در کشور ایران زندگی کردم و اکثر لهجه های ایرانی را هم خوب مـیدانم و وقتی که درایران بودم از دوستان ایرانی سوال مـی کردم مـی گفتند اصل زبان فارسی همان زبان شما یعنی دری هست از ما ایرانی ها به علت ورود دین مقدس اسلام و بعد ها که حاکمان عرب تبار مثل عباسیـان که تا مرز های خراسان یعنی مرو وطوس حکومت مـی بعضی از لغت های فارسی قدیم یـا همان زبان شیرین دری در ایران تغییر کرده است مثل ﴿ الان﴾ که به دری مـیشود حالا یـا خود ﴿ ﴾ که به عربی ﴿ اخت﴾ مـیگویند و به فارسی قدیم یـادری همشیره مـی گفتند در ایران .. مثل ﴿ داداش﴾ که به برادر مـیگویند که این کلمـه کاملان ترکی هست واذری هست نـه فارسی این کلمـه ها بسیـار در زبان فارسی ایرانی امروزی مروج شده اگر در تاریخ بیش از ۲۵۰۰ ساله ایران به بینیم که هخاان خود از اقوام پارس که یکی از اقوام اریـایی های باستان بوده با پیشروی هایی که در قلم رو خود نمـی شود پنداشت که تمام فرهنگ اریـا یی ها از ان ان هاست در صورتی که بلخ بیش ۱۰ هزار سال سابقه فرهنگی دارد اصل فرهنگ وکلتور یک ملت از تاریخ ان پیداست ودر بلخ زبان رایج دری هست و این را هم یـا داوری کنم که اکثر اداب ورسومـی که ایرانی ها به ان ها افتخارات فرهنگی وتاریخی مـی گویند مثل نوروز و چهار شنبه سوری یـا ایین زردشت در ایران کنونی زاده نشده همـه وهمـه در خراسان زمـین شـهر بلخ که یکی از قدیمـی ترین شـهرهای جهان هست و بوده پدید امده از ان که بگزریم به شاه نامـه حکییم سید ابول قاسم فردوسی که به بینیم اصل ایران باستان همان بلخ وکابل زابل سیستان بامـیـان وهرات بدخشان بیشتر از شـهر های ایران کنونی نام برده شده ..... واینکه کاظم کاظمـی شاعر وادیب کشور ما چرا از کلماتی که حتا خود ایرانی در شعر نو شان استفاده نمـی کنند ایشان بکار برده جای تاسف هست چتور زبان شیرین دری را رها کرده واز این کلمـه ها بکار برده .... واما همشیره مـهربان یـا گرامـی اینکه شما لهجه شیرین بدخشانی را اصل زبان دری مـیدانید موافق نیستم با عرض پوزش که درست نویشته نتوا نستم به خاطر که کیبرد فارسی نداشتم با سپاس
مـیترا
04.07.2011 - 08:05
من کـه آخر نفهمـیدم چی شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
صادق ازایران
20.05.2011 - 13:53
درلحظه زندگی وعشق ورزیدن وساختن دنیـاوآخرت کـه پیـام اصلی ادبیـات هست راازیـادبرده ایم ومسائل تاریخی کـه هیچگاه نمـیتوان نظری قاطع داد(درابن زمـینـه)رامانندشمشیربرروی یکدیگر(ایرانی وافغانی وتاجیک و...) مـی کشیم تاکی گرفتاراین تعصبات نژادی بمانیم آیـادنیـابه مانخواهدخندیدکه بعد ازگذشت سالیـان سال از وروداسلام بـه این منطقه نژادپرستی کـه دراسلام واقعی جایی نداردمارارهانکرده است.( گرچه ازنظرنژادی نیزکل منطقه بهم نزدیکند)زبانی کـه دراین سه کشور(نوشتاری)رسمـی هست صرف نظرازاینکه درکجامتولدشده امروزه بدلیل تفاوت درمحیط جغرافیـایی وسبک زندگی این مردمان سه گونـه شده (البته آنقدرنزدیکنند کـه نمـیشودگفت گونـه)که این هم طبیعی هست اگرواژه ای درهریک ازاین سه گونـه مشکل دستوری نداشت وبردلهانشست جای تعصب نیست وهریک ازاین کشورهامـیتواننداستفاده کنند. باآرزوی سعادت...
partaw Naderi
17.05.2011 - 05:29
زبان جغرافیـایی و جفرافیـای زبانی دو مفهومم جدا گانـه است، آن چه کـه از ایران کـه تا افغانستان ،تاجیکستان، ازبیکستان، کشمـیر و کاشغر و روز گاری هم درون دهلی سخن گفته مـی شد همان فارسی دری هست حماسه سرای بزرگ جهان ابوالقاسم فردوسی شاید هزار اند سال پیش از این خواسته بود کـه تا بـه این مساله سنگ تمام بگذارد: بفرمود فارسی دری نوشتند و ختم شد داوری بحث زبان شناسی بحث علم هست نـه احساسات، از لهجه کـه تا زبان فاصله زیـاد هست هم اکنون درون زبان فارسی دری بدخشان هزاران واژه وجود دارد کـه هراتیـان نمـی دانند و یـا هم اهل کابل و بامـیـان و بـه همـین گونـه درون لهجهء هرات و با مـیـان و غور و بادغیس و تخار و جا های دیگر ، ایـا این ها همـه زبان های جدا گانـه هستند!ایرانی استکان مـی گوید من نمـی گویم، واژهء آمده از زبان روسی، ایرانی مرسی مـی گوید من نمـی گویم واژه آمده از فرانسه، هراتی مـی گوید کلیز خمبه، بدخشانی مـی گوید لفجگی،فغلک،الغو ، اغورک، اپچی و چیز های دیگر کـه نـه تنـها ایرانی بلکه هموطنان ما درون هرات ، بامـیـان ، غور و بلخ نمـی دانند . این ها سبب نمـی شوند کـه بگوییم کـه درون افغانستان چند زبان فارسی دری وجود دارد. درون زبان پشتو نیز چنین هست درون پشاور واژه هایی وجود دارد کـه پشتون قندهار نمـی داند و یـادر هلمند و لوگر قابل فهم نیست. اما این یک پشتو هست کـه درون دو سوی مرز دیورند با تفاوت های لهجه یی سخن گفته مـی شود. من هیچگاهی نخواسته ام کـه تا وارد بحث های پیچیدهء زبان شناسی شوم بـه منظور این کـه این یک عرصه ء علمـی هست و نیـاز مند بـه تخصص هست . این جا پای ذوق و سلیقه مـی لنگد و لو اگر تمایل نیکی هم وجود داشته باشد. من فکر مـی کنم ما مکلفیت داریم کـه تا زبانـهای کشور خود را با آفرینش های ادبی و با تحقیق و پژو هش بـه زبانـهای علم بدل کنیم ، حال چه فارسی دری باشد و چه پشتو و چه ترکی ازبیکی و یـا هم زبان های دیگر کـه عمدتاً درون زیر سابهء زبانـهای فارسی دری و پشتو بـه مشکل نفس مـی کشند.
شاهین خراسان
10.05.2011 - 21:08
بسیـار دلم مـیشود بـه جواب این عزیز و دانشمند و نوشته زیبایشان چیزی بنویسم ولی نمـیدانم چرا فرصت مـیسر نمـیشود فقط اینجا مـینویسم حقیقتا نوشته ات مرا بـه فکر و تامل وا داشت و بسیـار هم برایم جالب بود چون بخشی از نوشته هایت معلومات جدید بود کـه که تا حال نخوانده بودم کاشانی دیگری هم باشند کـه مانند شما همـینگونـه غیر جانبدارانـه و صادقانـه بنویسند . بـه وجودت این وطن نیـاز دارد خانم دوکتور . ولی یـادت باشداین نوشته ات پیروان کورکورانـه ادبیـات را خیلی عذاب مـیدهد و به منظور تسکین درد هایشان چیز های مـینویسند کـه ناراحتت نسازد . موفق و کامگار باشی داکتر جان
سید مقبول
06.05.2011 - 19:32
من درون حالی کـه از احساس خانم سلیمـی نسبت بـه نگهداشت اصالت زبان فارسی دری افغانستان قدر دانی مـی کنم, مـی خواهم بگویم کـه متاسفانـه برداشت و مطالعه زبان شناسی ایشان بسیـار محدود است. نخست حتما مـیـان زبان گفتاری و زبان نوشتاری تفاوت قایل شد, چه بسیـاری از واژه های کـه ایشان دری سچه مـی پندارند یـا محدود بـه لهجه گفتاری منطقۀ محدودی از جغرافیـای پهناور زبان فارسی هست ویـا بعضی از آنـها متعلق بـه زبان فارسی دری نیستند, مانند قشلاق, پیسه, سرک و تاقین .... اما چون ذهن ایشان ازکودکی با آنـها آشنا شده است, تمام آنـها را واژه های اصیل دری مـی پندارند. زبان فارسی محدود بـه بدخشان نیست. امروز ما گویش های زیـادی درون داخل افغانستان داریم. شاید تفاوت بین گویش محلی مردم هرات و مردم بدخشان بیشتر از تفاوت مـیـان گویش کابل و تهران باشد و یـا لهجه هزارگی با لهجه مردم شمال کابل بسیـار تفاوت دارد, اما وقتی کتاب حافظ, سنایی و مولانا را مـی خوانند همـه فارسی زبانان آنانرا یکسان درک مـی کنند و از آن یکسان لذت مـی برند. من موافقم کـه دری یک لهجه نیست اما یک زبان جدا از فارسی نبوده و تنـها محدود بـه افغانستان هم نیست. بـه برداشت من فارسی دری زبان نوشتاری و زبان سرۀ فارسیست کـه درون تمام گسترۀ جغرافیـایی زبان فارسی کاربرد قریب یکسان دارد. شما مـی توانید تفاوت صحبت مـیـان یک بدخشانی و یک کابلی را بـه آسانی دریـابید, اما نمـی توانید تفاوت زبانی را با خواندن شعر رهی معیری , سیمـین بهبهانی , سهراب سپهری , و شاملو با واصف باختری, لطیف ناظمـی , و یـا قهار عاصی دریـابید. بـه باور من اگر واژه های از زبان گفتاری فارسی وارد زبان نوشتاری مـی شوند, جای نگرانی نیست,به شرطی کـه واژۀ اصیل فارسی باشند. زمانی حتما نگران بود کـه واژه های مانند چکن سوپ, بزنس سنتر, کلتور, پروسیجر, پروکیورمنت و غیره درون دفاتر رسمـی ما کاربرد پیدا مـی کنند و درون بیـانیـه های رسمـی اراکین بلند پایـه دولتی شنیده مـی شوند. و یـا زمانی حتما نگران بود کـه نوشتن واژه های اصیل فارسی مانند دانشگاه, فرهنگ, ورزشگاه, نگارستان و...جرم پنداشته شود. و یـا زمانی حتما بـه زبان فارسی گریست کـه واژه های مانند پیژنتون, پوهنتون, پوهنزی, شاغلی, وات, برشنا, زیژنتون, سارنوالی و ....به رسم سیـاست های متداول پشتون سازی درون افغانستان بنام واژه های اصیل دری بالامردم تحمـیل شوند و مردم کم سواد و بی سواد ما هم آنرا بپذیرند.
خلیل شیبان
02.05.2011 - 23:26
خانم سلیمـی، بهتر بود، قبل از قلم بـه دست گرفتن و نوشتن این مقال، اندکی تحقیق و مداقه مـیکردید، کـه تا حقایق بر شما روشن مـیگردید. این نوشتۀ شما هیچگونـه مبنای علمـی و تحقیقی نداشته و بیـانگر عدم آگاهی شما از ابتدایی ترین مفاهیم زبان شناسی و زبان درون کلیت آن است. بـه خاطر داشته باشید، کـه با نوشتن اینگونـه مطالب و گذاشتن آنـها درون وبلاگ های خصوصی، حتی اگر منظور دیگری بـه جز ازب شـهرت هم داشته باشید،که بـه احتمال قرین بـه یقین چنین نخواهد بود؛ بـه جز از وارد لطمـه بـه اعتبار شخص خودتان و اهانت بـه تاریخ پر افتخار زبان فارسی دری، دستاوردی نخواهید داشت.
اسدالله بلخی
28.04.2011 - 16:38
آقای مـیـهن دوست ! خوشحالم کـه مـیـهن دوست مـیباشید ، بعد نباید داشته های سر زمـین تان را فدای تلقینات شوونیستی همسایـه های مغرض بسازید . شما بدبختانـه از نام زبان ( دری )برداشت خیلی غیر منصفانـه و غیر علمـی دارید . کی گفته و نوشته هست کـه آوردن کلمات پشتو ویـا انگلیسی وغیره زبان (دری ) هست . برع، زبان دری زبان فردوسی ، زبان بیـهقی و زبان بلعمـیست . بیـایید ما هم بـه پیروی از نیـاکان خود فردوسی وار بنویسیم و فردوسی وار سخن بگوییم . کی دست تان را مـیتواند ببندد ؟ چرا ضعف خود را بـه دوش دیگران بیـاندازیم . با معذرت مـیگویم این خیلی برداشت عوامفریبانـه هست کـه شما و برخی از دوستان ما دارند . این مـیـهن بـه خودش مـیبالد کـه دری گویی و دری نوشتن را بار اول بـه ایرانیـان امروز کـه خود را صاحب همـه چیز ما مـیدانند ، آموخته هست . کمـی خود را از تاریخ تان آگاه سازید آنگاه سر خود بـه جوش آیید . بـه پاسخ دوست دیگرم آقای بیژن آبید مـیگویم کـه من استحالۀ واکۀ ت را بـه س درون هیج واژۀ کهن ندیده ام اگر شما یـافتید مرا هم آگاه سازید . کـه از پارتی ، پارسی یـا فارسی بـه وجود آمده باشد . این کشف مرا هم شادمان خواهد ساخت و دست بسیـاری از مغرضان را از قلب تاریخ ما کوتاه خواهد ساخت و لی چه کنیم کـه جنین نیست . کج بحثی نکنیم آقای آبید . من بـه نظرات استاد گرامـی آقای یمـین احترام مـیگذارم ولی هر گفته یی را نمـیتوانم بدون دلایل علمـی بپذیرم ولو آنکه نزدیکترین دوستم باشد . منکه از مقاله استاد رویین یـاد آوری کرده بودم علتش آن بود کـه استدلالهای ایشان را علمـی یـافته ام . از َشما خواستم کـه تا آنرا مطالعه کرده دلایل پذیرش یـا عدم پذیرش تان را بعد از مطالعه بیـان نمایید کـه تا سر یک گفتمان علمـی باز گردد .نـه آنکه شِق کنیم و روا و نا روا را نثار همدگر نماییم .اینکه نام فارسی جهانی شده و دری نشده چه ارتباطی بـه موضوع دارد . جهانی شدن نام فارسی از عرب گرفته کـه تا غرب دلیلش کار دستگاه شـهنشاهی ایران و قبل از آن چنانکه خود نوشته اید کار اعراب بوده هست . کـه اگر قبیله پرستان حاکم درکشور هم فرهنگ بومـی این کشور را بیگانـه نمـی پنداشتند و آنرا گسترش مـیدادند ، نام ( دری ) نیز جهانی مـیگشت . درون پایـان از شما معذرت مـیخواهم اگر نوشته ام بـه گفته شما ( حمله آور ) بوده باشد . کامگار باشید .
بیژن آبید
28.04.2011 - 12:50
فردوسی بفرمود کـه تا پارسی دری نوشتند و کوتا شد داوری گرانقدر آقای اسداله بلخی درود فراوان خدمت تان مـیفرستم. نبشته حمله آور تان را خواندم , نمـیدانم اینقدر عصبانیت چرا ؟ شما بـه این باور هستید کـه صفت همـیشـه با اسم مـیـاید. اندیشـه من اینست کـه صفت همـیشـه همراه اسم نمـی آید, بلکه گاهی جانشین اسم مـیشود یعنی اسم را از جمله حذف مـی كنیم و تنـها صفت را مـی آوریم كه جای اسم را هم مـیگیرد. حذف اسم ونوشتن صفت بـه جای آن بـه منظور پرهیز از تكرار است. درون گفتار اگر یك بار اسم و صفت آمده باشد, درون جمله های بعد دیگر بـه نوشتن اسم حاجت نیست زبان فارسی نیز مانند دیگر زبان ها مراحل تكاملی دارد فارسی باستان / فارسی مـیـانـه / فارسی نو ناگفته نباید گذاشت كه زبان پارسی یـا فارسی دری كه امروز بـه نام فارسی جهانی شده, بـه مردم و آستان فارس ارتباط ندارد !! زبان مشترك امروزی ما درون پیشینـه دور بـه نام پارتی بوده, بعداً پارسی دری. با آمدن تازی ها بـه فارسی دری تبدیل شده, زیراكه درون زبان تازی حرف های ویژه فارسی ( چ پ گ ژ ) وجود ندارد. نمـیدانم كه آقای بلخی نبشته پژوهشی گرانقدر دكتر محمد حسین یمـین, استاد دانشكده ادبیـات دانشگاه كابل را خوانده اند یـا نـه. گذری بر تاریخچه زبان پارسی دری ( فارسی دری) درون بخش پایـان نبشته شان چنین ذكر شده : خلاصه اینكه اساساً نام این زبان پارسی هست و آن ارتباط مـیگیرد بـه زبان پارتی كه ریشـه آن هست و پارت ها هم بلخی و باختری بودند و خواستگاه این زبان هم باختر و بلخ بوده از آنرو این زبان را پارسی . یـا فارسی دری گفتن درست است. زیرا ریشـه زبان مـیرساند و آنرا بی ریشـه نمـی سازد نمـیدانم كه آقای بلخی بـه اساس چی ایجانب را مـهر ایرانی و افعانستانی كرده اند !! آیـا درون دوره مكتب بـه منظور شان از سه مملكت فارسی زبان درس داده نشده !!! بیژن آبید شـهر دوشنبه ۲۹ / اپریل ۲۰۱۱
عبدالحی
27.04.2011 - 19:53
خانم سلیمـی و آنانیکه طرفدار نوشته ی ایشان استید، لطفا نوشته ی آقای مـیـهندوست را بخوانید. خدا کند با خواندن آن دل تان یخ کند. آیـا حالا متوجه مـیشوید کـه برخورد ناسنجیده ی شما چگونـه آب درون آسیـاب اوغان ملت مـیریزد؟ آیـا نوشته ی آغای مـیـهندوست همان دری هست کـه شما ها ادعا دارید؟ آیـا همـین واقعا زبان مادری شما هاست؟ اگر چهار کـه تا ایرانی خودخواه ادعا های بیخردانـه مـیکنند و یـا چهارتا هموطن از دنیـا بیخبر ما از ایرانی ها تقلید مـیکنند، بدین معنی نیست کـه ما کارد را برداریم و زبان خودمان را چند پارچه کنیم. اگر زبان ما دری است، بعد زبان هریکه اشعار حافظ و فروغ فارسی، بیدل هندی، رودکی تاجیک، نظامـی آذربایجانی، مولانا جلال الدین خراسانی و... را مـیخواند و مـیفهمد، نیز دری است.
مـیـهن دوست
27.04.2011 - 11:39
خانم سلیمـی سلامت باشی زبان دری راستی با فارسی فرق دارد زبان فارسی از ایران هست زبان تاجیکی از تاجیتان ودری زبا افغان ها من یک متن دری بـه زبان سوچه ی دری مـی نویسم باور ندارمـی پیدا شود وبگوید کـه ای ن همان زبان فارسیست با خواندن این متن همـه دوستان باور خواهند کرد کـه زبان دری غیر زبان فارسیست. بسم الله من توریـالی ولد ننگیـالی مسکونـه ی خوشحال مـینـه موتروان درون ملالی ژیزنتون دو روز قبل رفتم بـه پیژنتون لوای معه اردو اوغانستان آنجا با بن و دگروال و دگرمن ها معرفی شدم آنـها برا ی تجلیل از روز استقلال پشتونستان مشق داشتند . و از رادیو وتلویزیون ملی ژورنالست ها حضور داشتند.چند م حصیل از پوهنحی پوهنتون حربی بـه منظور پراکتیک آمده بودند .در شروع شاغلی وردک قومنده داد کـه همـه بـه جمنازیو م مرش کینگرس شاه گرس چپرزای زانگون گیش و پروت کنان ونستان وات بـه طرف نادرخان غندی استقامت داده شدند چند طالب انتحاری منفلق شد و نطامـیـان عموم فرار نمودند .من الا کرده طرف بریشنا ریـاست رفتم مجروح ین ومقتولین بـه شفاخانـه وزیر اکبر خان انتقال داده شدند با احترام دری زبان نوت: حالای اگر این متن ر ا فارسی مـی گوید دستش کـه تا لندن الا
اسدالله بلخی
26.04.2011 - 14:06
آقای بیژن آبید ! آیـای معنی صفت را مـیدانید ؟ صفت همـیشـه با اسم مـی آید . اگر واژه یی بـه تنـهایی بـه کار برود ولو آنکه بـه ظاهر صفت بـه نظر بیـاید آن اسم هست . مثال ساده : وقتی (قشنگ )مـیگوییم ، تنـها یک اسم را بـه کار ایم . ولی وقتی بگوییم قشنگ یـا گل قشنگ آنگاه این کلمـه یعنی( قشنگ ) صفت هست . ما وقتی دری مـیگوییم منظور افاده یک اسم هست ( نام قدیم زبان ما ) وقتی دُر دری مـیگوییم آنگاه بـه منظور دری یک صفت آورده ایم که( دُر ) هست . چنانکه ناصر خسرو بـه منظور زبانش صفت دُر را بـه کار هست کـه مـیگوید : من آنم کـه درون پای خوکان نریزم مرین قیمتی دُر لفظ دری را . شما دیگران را بـه پارسی ستیزی متهم مـیکنید .حق دارید (اگر ایرانی استید منظورم از کشور ایران امروز )ولی خود متوجه نیستید کـه زبانی را کـه درهمـین سرزمـین پروده شده ویکی از نامـهای بومـی و سرزمـینی اش دری هست متعصبانـه بـه پارس انتقال مـیدهید .این را مـیگویند خود کش بیگانـه پرور ( اگر افغانستانی استید ). من شما را بـه مقاله پر محتوای استاد دکتور رویین مراجعه مـیدهم زیر عنوان « دری ، فارسی تاجیکی دُری درون سه گنج ». کـه درون سایت تاجیک مـیدیـا و خراسانزمـین منتشر شده هست .لطفاٌ آنرا بخوانید . دری نام پر افنخار زبان ماست نـه صفتی بـه منظور فارسی .ما نباید این نام ارزشمند را از دست دهیم و نامـی را کـه ایرانیـان مـی پسندند ، بـه کار ببریم . این از خود بیگانگی ما را نشان مـیدهد . با احترام .
بیژن آبید
24.04.2011 - 11:27
با درود فراون واژه دری صفت است. نام زبان ما پارسی دری هست کـه امروز بـه نام فارسی جهانی شده از برکت ت ازی ها،زیراکه درون زبان شان حرف پ وجود ندارد. ناگفته نباید گذاشت کـه زبان فارسی مانند دیگر زبان ها گویش های گوناگون دارد، اما زبان نوشتاری فارسی درون تمام جهان یک زبان هست . محدودیت نوشتن واژه ها کار درست نیست !از تعصب حتما کار نگرفت، بهتر هست کـه درمقابل پارسی ستیزی مبارزه کنیم!!! بیژن آبید
نجیب شیبانی
23.04.2011 - 06:31
عده یی درون کمـین نشتسته اند کـه تا ببینند کی (فارسی ) مـینویسد و کی (دری ). نمـیدانم چرا یک عده گرد واژۀ زیبای دری را سیم خار دار کشیده اند و اجازه نمـیدهند کـه تا هممـیـهنان ما سخن خود را بدون پیگرد های باز دارنده بیـان کنند . آقای عبدالحی کـه از نوشتن نام خود هم خود داری کرده اند ، ندانستیم خود چی کاره استند و از کدام صلاحیت علمـی درون زمـینـه برخوردارند کـه تا نادانان دم درون نمـی کشیدند و مـیگفتند الحق چنین اشخاصی درون ین قلمرو حرف جدی دارند . بد بختانـه ابراز نظر ها غالبا غرض ورزانـه ، از روی عقده کشایی و تخریب و یـا برعبلند نشاندن این یـا آن شخصتیست کـه با او پیوند های عاطفی داریم . ما جامعه بیماری بیش نیستیم . وقتیی (دری) نوشت فورا نافش را با افغان ملت گره مـیزنیم و اگری تنـها (فارسی )نوشت او را از عمال ایرانی وانمود مـیکنیم بی آنک ببینیم درین گفتمانـها چه حقیقتی و یـا ضد حقیقتی وجود دارد . ما درون پی آبادی نیستیم بلکه آماده خراب یم . یکی با خود فیصله کرده هست کـه فلان سر آمد روزگار هست بی آنکه بداند و بتواند بگوید کـه این سر آمد روزگار بـه منظور این کشور ویران چه آباد کرده هست ؟دستاورد او کدام هست و پیـامش چیست ؟ دیگری بر هر کنشی و کارکردی حتما لجن بپاشد کـه تا درین خاک نـهالی سبز نگردد و مـیوه یی بـه بار نیـاید . من سخنان دانشمند محترم جلیله سلیمـی را مـیـهنپرستانـه و جدا از دنباله رویـهای کورکورانـه شایع ، مـیدانم و آنرا ارج مـیگزارم .
تاجک خراسانی
23.04.2011 - 08:24
سلام گرامـی داکتر صاحب سلیمـی . تحلیل عالمانـه و اندیشمندانـه شما را ستایش مـیکنم شما از جمله گوهران کمـیـاب این سرزمـین بیچاره و مظلوم هستید . من فکر مـیکنم تذکر شما از زبان شناس نیستم گفتن تان یک نوع شکسته نفسی های عالمانـه و دانشمندانـه تان هست کـه این هم یک نوع بزرگی شما را بیـان مـیکند . ولی من برایتان لقب پژوهشکر و زبان شناس دانشمند و با استعداد را مـیدهم . نوشته شما بسیـار مفید و بجا و تاریخی هست من حتی از ادبیـات شناسان و دانشمندان کـه لاف از زبان شناسی مـیگویند کمتر اینگونـه نوشته دارای جوانب اموزنده و مفید خواندم . کشور و مردم و تاریخ ما بـه وجود اشخاص صادق چون شما شدیدا نیـاز دارند . مـیخواستم بـه جواب عبدلحی چیزی بنویسم دیدم کـه نوشته هایش بی مفهوم اش از یک عقده منشا مـیگیرد و ازنظرش درون مقابل این نوشته دانشمندانـه شما چیزی قابل درک را جز ریختن یک مشت عقده را نیـافتم . بـه یقین کـه این کشور و مرزبوم بـه وجود فرزندان چون شما افتخار مـیکند . هر نکته از نوشته شما بـه منظور هر فرد این کشور قابل اموزش هست و به منظور انـهایی کـه شما درون باره شان نوشتید حتما گفته شود کـه چند روزی نزد این بیـاموزید و وجدان خود را بیدار بسازید . بـه امـید موفقیت های بیشتر شما گرامـی
راستگو
23.04.2011 - 12:03
سلام بخ خراسان زمـین و سلام بـه خانم داکتر سلیمـی. نوشته تان واقعا مفید، مـیـهن پرستانـه و قابل ستایش است. حیف صد حیف کـه عده ای درک و احساس درست ندارندو مسایل مـهم را با دیده باز نمـینگرندو از این نوشته سراپا مفید و دانشمندانـه کـه تاریخ زبان دری و مردمان دری زبان این کشور را فرزندان اصیل و وارثین اصلی این کشور مـیداندو این حقیقت را با اسناد و شواهد بیـان کرده حتما هزاران تقدیر حتما نوشت . بجای ستایش و قدر دانی از این نوشته کـه چون کوه استوار درون مقابل زبان دری مـیـاستد و به منظور دشمنان و حسودان این زبان کهن بزرگی و تاریخ باستانی اش را معرفی کرده هست حتما اینگونـه برخورد کرد؟انی کـه اینجا درون مورد این نوشته مفید و سراپا مـیـهن پرستانـه نظریـات مخالف نوشتند لطفا دقیق بخوانید کـه چی نوشته هست . هدف این نویسنده فقط و فقط یـاد آوری از تاریخ کهن و باستانی و مردمان اصیل این مرز بوم است. از سایت خراسان زمـین بخاطر صادق بودنش و احساس نیکش درون نشر این نوشته مفید و وطنپرستانـه یک دنیـا سپاسگذار.موفق باشید
عبدالحی
22.04.2011 - 22:56
خانم داکتر جلیله سلیمـی سلام، خودتان نوشته اید که: "گرچه من زبان شناس نیستم کـه تا نوشته عالمانـه درون باره زبان شناسی بنویسم...". وقتی شما خود بـه خوبی از این موضوع آگاهی دارید، بعد چرا باز هم مـیخواهید این کار را ید؟ چون دانسته کار نادرستی را عیب خیلی بزرگ تری هست نسبت بـه این کـه آدم ندانسته بـه چنین کاری دست بزند. شما لقب داکتر را بـه کار مـیبرید، مـیشود توضیح بفرمایید آیـا طبیب هستید یـا داکتر علوم درون ر شته ی مشخصی؟ چون اگر خود تان هم یـادآور نمـیشدید، از محتوا و انشاء نوشته ی تان پیدا بود داکتر زبانشناسی یـا ادبیـات نیستید. نوشته اید: "سرزمـین کـه امروز افغانستانش مـینامند و قبلا خراسان و ماورالنـهرش مـیگفتند..." مـیدانید ماورالنـهر یعنی چی؟ یعنی آنطرف نـهر یـا فرای نـهر! و نـهر هم منظور همـین دریـای آمو است. بعد یعنی ادعا دارید کـه کشور ما درون قدیم درون آنطرف دریـای آمو بود و بعد ها پرواز نمود و بـه اینطرف دریـای آمو آمد؟ کشور ما درون هیچ زمانی ماورالنـهر نامـیده نشده است! بر شعر کاظم کاظمـی ایراد گرفته اید. خوب مـیدانید کـه این مرد یکی از مطرح ترین چهره ها درون عرصه ی ادبیـات معاصر کشور ماست. پسی کـه ادعای نقد بر شعر او را مـیکند نمـیتواند نوشته اش را با جملاتی چون "گرچه من زبان شناس نیستم" و یـا گرچه من شعر شناس نیستم، آغاز کند. وقتی نیستی بعد نباش! یـا سخن دانسته گو ای مرد دانا یـا خموش. و قبل از این کـه او را بـه ایران گرایی متهم کنید حد اقل شعر "پیـاده آمده بودم..." او را بخوانید. افغان افغان زیـاد مـینویسید و فارسی و دری را دو زبان جدا مـیدانید، نکند درخت تان ریشـه درون آب اوغان ملت دارد. بدخشان یقینا یکی از ولایـات بـه قول شما "ادیب پرور" کشور ما بوده و است، اما شما یکی از آن ادیبانش نیستید. بـه منظور این کـه گپ بـه درازا نکشد از نقد بخش های دیگر نوشته ی تان مـیگذرم و درون آخر بـه شما یک پیشنـهاد برادانـه مـیکنم کـه لطفا بـه هر چیز دست دراز نکنید و کوشش کنید حواس و انرژی تان را بیشتر روی همان رشته ی کـه درون آن داکتر هستید تمرکز دهید. شاید درآنصورت بتوانید حد اقل مصدر خدمتی بـه همان بدخشان تان شوید. پارسی، دری، فارسی و تاجیکی چهار نام بر یک زبانند والسلام
عزیرالله آشوب
22.04.2011 - 22:53
من از خودآگاهی دانشمندانـه شما دکتر جلیله سلیمـی و درک تاریخی تان شادمانم . این خوشبختی نصیب هری ؛ پیر یـا جوان نمـیگردد مگر آنکه خاستگاه آگاهیش را پیگیری درون کار مطالعه و بررسیـهای مستقلانـه درون بر داشته باشد . ولی بنده متعجب شدم وقتی درون پیشانی این مقاله درون سایت خاوران این عنوان را کـه با ادعای شما همسانی نداشت خواندم کـه آمده هست « فارسی شکر هست » این عبارت از یک مقاله جناب محمد علی جمالزاده نویسنده مشـهور ایران بر گرفته شده هست . حتما این عبارت کـه با مقاله شما همخوانی داشت مـی آمد کـه : « دری دُر قدیم هست » اگر زحمتی ندارد لطفاَدرین مورد توضیح دهید .
[فراموش نکنید کـه زبان دری لهجه نیست زبان آفرینشگر فارسی است کاریابی فردا بروجرد]نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 04 Nov 2018 12:22:00 +0000